همه ما به عنوان دانشآموز تجربهای طولانیمدت از حضور در کلاسهای درس داریم و کمتر یا بیشتر به مشکلات اساسی و بنیادین نظام آموزشی حاکم آگاه هستیم٬ اما شاید کمتر این امکان را داشتهایم که از نگاه معلمان نیز به قضیه نگاه کنیم. بیانیه اخیر کانون صنفی معلمان ایران چنین فرصتی را در اختیار ما قرار داده است. مطمئنا همکاری بیشتر دانشآموزان و معلمان میتواند یکی از ستونهای اصلی استبداد و سرکوب را به لرزه درآورده و خود پایهگذار نظامی دموکراتیک و مدرن شود.
تجمع باشکوه هزاران معلم در مقابل مجلس (اسفند ۸۵)
کانون صنفی معلمان ایران متشکل از بیش از ۴۰ کانون صنفی معلمان در شهرهای مختلف و با بیش از ده سال حضور متداوم در صحنه فعالیتهای مدنی و با سازماندهی معلمان در حرکات باشکوهی مانند اعتصاب سراسر کشوری (سال ۸۲) و همچنین چند تجمع عظیم و چندده هزار نفره در مقابل مجلس (اسفند سال )۸۵ به مناسبت روز جهانی معلم (۵ اکتبر٬ ۱۳ مهرماه)٬ روزی که توسط نظام حاکم مورد بیاعتنایی قرار گرفته٬ بیانیهای منتشر کرده است. در ادامه چکیدهای از این بیانیه را خواهید دید.
محورهای انتقاد کانون صنفی معلمان از نظام حاکم بر آموزش و پرورش: (لازم به توضیح است که انتخاب عنوانها توسط گروه ۲۳ خرداد صورت گرفته است):
۱ـ طبقاتی و پولی شدن آموزش و پرورش: به عنوان معلم متاسفيم از اينكه در سامانه اي آموزشي فعاليت مي كنيم كه رشد و شكوفايي همه جانبه ي انسان را به فراموشي سپرده است و فرصت هاي آموزشي نه براساس برابري انسان ها كه بر مبناي موقعيت و طبقه اقتصادي و اجتماعي در اختيارشان قرار مي گيرد.
۲- آموزش ایدئولوژیک و حضور معلمان پرورشی: متاسفيم كه در يك نظام آموزشي متمركز٬ كتاب هايي را تدريس مي كنيم كه سال به سال القائات ايدئولوژيك و سياسي جناحي خاص ،در آنها رخنه بيشتري مييابد و ذهن كودكان ما را با تفكر علمي و انتقادي بيگانه مي سازد ... مدت هاست با پافشاري بر پديدهاي به نام مربي تربيتي و به تازگي، حضور روحانيون در مدرسه، به نظر ميرسد معلمان را فقط براي ارائهي آموزشهاي تخصصي ميخواهند.
۳- بیتوجهی به تنوع قومی و زبانی و فرهنگی: كتاب هايي كه يكي از زيبايي هاي جامعه ايراني يعني تنوع فرهنگي،قومي،زباني و ... در آن ها ديده نمي شود
۴- نگاه مردسالارانه حاکم بر کتابهای درسی: كتاب هايي كه به نقش موثر زنان در جامعه كنوني ايران بي اعتنا مي ماند و يا كم ترين اهميت را به آن مي دهد.
۵- سرکوب نهادهای صنفی و معلمان معترض: سركوب نهادهاي صنفي منتقد و بازداشت معلمان معترض چاره ي دردهاي آموزش و پرورش نيست، سهل است حضور معلمان دلسوزي همچون رسول بداقي ، هاشم خواستارو... در زندان در روزي كه به نام معلمان جهان نام گذاري شده است٬ برجان و روان فرهنگيان اندوهي گران، همراه با حسي از نارضايتي و ناامنی شغلی برجای می گذارد.
معلم اعدامی٬ -فرزاد کمانگر٬ عضو کانون صنفی معلمان ایران٬ شاخه کردستان
۶-بیتوجی به معلمان و محوریت مدیران عمدتا سیاسی: آموزش و پرورشي كه نقش محوري معلم را ناديده مي گيرد و با نگاهي بخشنامه اي و يك سويه معلمان را در پايين ترين سطح هرمي قرار مي دهد كه در راس و سطوح مياني آن مديران عموما سياسي،پياپي در حال رفت و آمدند.
۷- فقدان ارتباط آموزش و پرورش با زندگی اجتماعی و شغلی: ارتباط سازنده اجتماعي،اقتصادي و فرهنگي خود با جامعه را از دست داده و نظام آموزشي ما نقش موثر و از پيش انديشيده اي در آموزش مهارت هاي زندگي،چگونگي مقابله با آسيب هاي اجتماعي،آموزش حقوق شهروندي و سياسي به جوانان كشور ندارد. فارغ التحصيل آن،نه تنها مهارت هاي اجتماعي لازم را ندارد بلكه آمادگي براي ورود به بازار كار را نيز كسب نمي نمايد.
۸- ساختار سنتی آموزش و پرورش و بیتوجهی به دستاوردهای مدرن: با كاركردهاي نوين آموزش و پرورش جهاني مانند آموزش محيط زيست،حقوق شهروندي و مردم سالاري و استفاده از فن آوري هاي نوين اطلاعات و ارتباطات در آموزش نيز بيگانه است.
۹- عوامفریبیهای رایج: بديهي است انجام كارهاي عامه پسند مانند تغيير نام مقاطع تحصيلي، افطاري دادن وتكريم هاي كلامي تكراري از معلمان،مشكلات آموزش و پرورشي را كه دانش آموزان، معلمان و به عبارتي بخشهاي گسترده اي از جامعه از آن ناراضياند٬ حل نخواهد نمود.
در پایان کانون صنفی معلمان پیشنهادات خود را در چهار بخش ارائه کرده است. همانگونه که مشخص است٬ محور اصلی این پیشنهادات دموکراتیزه و سکولاریزه کردن آموزش و پرورش است :
۱- طرح مديريت انتخابي مدرسه و مناطق آموزش و پرورش: براساس اين طرح مدير مدرسه با راي معلمان انتخاب مي شود. بنا بر اين بود كه طرح،گسترش يافته تا انتخابي شدن مسئولان مناطق نيز پيش برود.
۲- تقويت جامعه مدني و تشكل ها: ... مشاركت معلمان در توليد طرح ها و برنامه هاي تربيتي و اصلاحي،توليد محتوا،تصميم گيري ها در سطح مدرسه،مناطق و كشور از طريق تشكل ها و انجمن هاي علمي و حرفه اي. بدون شک وجود جامعه ي مدني نيرومند،مبناي افزايش جايگاه فرهنگيان است.
۳- تقويت شوراي معلمان و اعطای ضمانت اجرایی به مصوبات آن: در حال حاضر شوراي معلمان مدارس به شكل كاملا نمايشي در هر سال تحصيلي حدود سه يا چهار جلسه برگزار کرده و فاقد هرگونه كارآيي است. مشكل اساسي اين شورا،نداشتن جايگاه در ساختار مديريتي و نبود ضمانت اجرایی برای اعمال تصمیمات و نظرات احتمالی معلمان مدرسه می باشد. پيشنهاد مي شود در چارچوب قوانين موجود،مصوبات اين شورا جنبه اجرايي يافته و افزون براين، با گسترش و تقويت شوراهاي معلمان در سطح مناطق،استان ها و كشور،اين نهاد مهم آموزش جايگاه واقعي خود را بيابد.
۴- مقابله با تضعيف نقش پرورشي معلمان: بي ترديد هر معلمي داراي دو نقش آموزشي و پرورشي است و مستقيم و غير مستقيم بر شكل گيري انديشه و شخصيت دانش آموز تاثير مي گذارد. مدت هاست با پا فشاري بر پديده اي به نام مربي تربيتي و به تازگي، حضور روحانيون در مدرسه، به نظر مي رسد معلمان را فقط براي ارائه ي آموزش هاي تخصصي ميخواهند.
لینکهای مفید:
0 Comments
ارسال یک نظر