نمایشگاه «سبز» کتاب یا نمایشگاه «سیاه» امنیتی (بخش دوم)

تگها ، |۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه
در بخش اول این مطلب، به اتفاقات پیش از آغاز نمایشگاه پرداختیم، در این بخش به خود نمایشگاه و اتفاقات آن میپردازیم. در بخش سوم و نهایی نیز که به زودی منتشر خواهد شد، جمع بندی خود را از طرح نمایشگاه سبز ارائه خواهیم کرد.


پوریا دلیر یکی از سبزهای دستگیرشده در نمایشگاه کتاب.
از هویت و سرنوشت دیگر دستگیرشدگان خبری در دست نیست.
۲: نمایشگاه کتاب
نمایشگاه کتاب چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت آغاز به کار کرد، اما ضروری است پیش از آن درباره ملاقاتی صحبت کنیم که در طرح نمایشگاه سبز تاثیر مهمی داشت.

کروبی در تاریخ ۱۴ اردیبهشت با تعدادی از دانشجویان دانشکده خبر دیداری داشت. گزارشی از این ملاقات در سحام نیوز -سایت حزب اعتماد ملی، منتشر شد. سایت جرس نیز بلافاصله خبر این ملاقات را به نقل از گزارش سایت سحام نیوز با متنی کاملا مشابه آن گزارش منتشر کرد، اما در کمال تعجب در پایان گزارش جرس این بند اضافه شده بود: "لازم به ذکر است مهدی کروبی حضور خود در نمایشگاه کتاب را برای بعد از ظهر ۱۵ اردیبهشت قطعی اعلام کرده است. کروبی و میرحسین موسوی از مردم خواسته اند در تجمعات و تظاهرات روز ۲۲ خرداد امسال نیز حضور جدی داشته باشند."
سایت دانشجونیوز نیز ۱۵ اردیبهشت مطلبی را تحت عنوان «اعلام حضور جنبش سبز در نمایشگاه کتاب در حمایت از مهدی کروبی» منتشر کرد که اینگونه شروع میشد:
"دانشجونیوز: در پی اعلام حضور مهدی کروبی در نمایشگاه کتاب تهران، جمع کثیری از هواداران جنبش سبز و دانشجویان حامی کروبی در وب سایت ها و وبلاگ های خود اعلام کرده اند که به پشتیبانی از وی در نمایشگاه کتاب حضور به هم می رسانند. کروبی روز گذشته در جمع دانشجویان دانشکده خبر از حضور قطعی خویش در نمایشگاه کتاب خبر داده بود."  +
این گزارش بازتاب زیادی در اینترنت داشت و حتی سایت سحام نیوز [۱] و سایت رسمی مهدی کروبی نیز آن را منتشر کردند.
در حالی که در مقابل خبرهای موثق و مکرر  دال بر امنیتی بودن فضای نمایشگاه، تنها یک لینک و آنهم مطلبی در جهت بی اهمیت قلمداد کردن این تمهیدات نوشته شد، انتشار خبر حضور کروبی در نمایشگاه، بلافاصله با استقبال طراحان اصلی طرح نمایشگاه سبز مواجه گشت؛ به گونه ای که در فاصله حدود  ۲۴ساعت از انتشار این خبر تا بعد از ظهر ۱۵ اردیبهشت حداقل ۱۷ لینک در این رابطه به بالاترین فرستاده و موضوع داغی نیز برایش زده شد.
شجاعت - شيخ شجاع امروز با اعلام قبلي در نمايشگاه كتاب خواهد بود . همراه شو عزيز   +
شیخ شجاع درخواست ما را اجابت کرد تنهایش نمی گذاریم...امروز برای ایرانمان و ندای ایرانمان حاضر خواهیم شد +
و لینکهای دیگری در این رابطه: ۱  ۲  ۳  ۴  ۵  ۶  ۷  ۸  ۹  ۱۰  ۱۱  ۱۲  ۱۳  ۱۴  ۱۵در این میان کاربر iranbala با ارسال پنج لینک در یک روز، یعنی ۱۵اردیبهشت بیشترین نقش را ایفاء کرد (این لینکها در بالا با شماره های  ۶ تا ۱۰ مشخص شده‌اند). دو لینک این کاربر که ظاهرا به خبررسانی میپرداخت، به‌روشنی غیرواقعی و در راستای ایجاد تهییج سبزها به شرکت در نمایشگاه بود:
در خبر اول وی بدون توجه به تغییر محل چندساله نمایشگاه به مصلی از ازدحام سبزها در چهار راه پارک وی میگفت :
در پی اعلام حضور کروبی ازدحام سبزها در چهار راه پارک وی هر لحظه بیشتر می شود برای رفتن به نمایشگاه کتاب +
خبری که با واکنش و تمسخر رسانه کودتاچیان سپاهی مواجه و روی تبعاتش مانور داده شد[۲].
همین کاربر در خبر کاملاً غیرواقع دیگری که ظاهرا به نقل از پیامکی بود، به سبزها وعده داده بود که "رژیم هیچ نیرویی به نمایشگاه نفرستاده است و شرایط بسیار آرام و مساعد [است]" +

اما ارسال خبرهای ناراست تهییج کننده تنها به این کاربر منحصر نبود. کاربر دیگری که او هم در طرح نمایشگاه سبز حضور به نسبت فعالی داشت چنین مینویسد:
نیم ساعت پیش رفتم الان امدم خونه پیام بدم برم دمتون گرم فوق العاده هست نمایشگاه درود بر سبزها هر لحضه بر جمعیت افزوده میشه  +
 در واقع از حضور فرضی کروبی برای کشاندن سبزها به نمایشگاه بهترین استفاده شد.

اما اصل ماجرا چه بود؟ محسن بیات، پسر آیت الله بیات زنجانی شب پانزده اردیبهشت در بلاگش مینویسد:
"امروز خبر حضور احتمالی شیخ در نمایشگاه کتاب رو هم دنبال می کردم و بعد از نماز مغرب تماسی با یکی از نزدیکان ایشون گرفتم و گفتم شنیدیم ایشون رفته نمایشگاه و اون بزرگوار هم گفت: ایشون چنین بنائی رو نداشته و یکی از سایت ها ظاهراً اشتباهاً خبری رو منتشر کرده."
محسن بیات در ادامه به نکته جالب توجهی یعنی دخالت کودتاچیان و عوامل نفوذی آنها اشاره میکند:"در این فضا به اینگونه اخبار می شه شک کرد چراکه ممکنه حضرات چنین خبری رو خودشون درست کنن و بعد که شیخ اونجا حاضر نشد، اون رو دست بگیرن".
جالب است که یکی از رسانه های کودتاچیان 29 فروردین در خبری دروغ نوشته بود"گفته می‌شود که کروبی از هم اکنون برای حضور در نمایشگاه کتاب اعلام آمادگی کرده است."همانطور که دیدیم این خبر دروغین کودتاچیان چند روز بعد از سایت جرس سر در آورد.[۳]

طبعا کروبی در نمایشگاه حضور پیدا نکرد، امری که موجب دلسردی سبزهای شرکت کننده در نمایشگاه و سوء استفاده سایتهای کودتاچیان شد. اما جدای از این موضوع، شرایط شدید امنیتی روز اول میتوانست بهترین هشدار و اعلام خطر برای سبزها باشد. یکی از شرکت کنندگان چنین مینویسد:
"بیست و سومین نمایشگاه کتاب از ساعت ۱۰ صبح امروز چهارشنبه ۱۵اردیبهشت جهت بازدید علاقه مندان شروع بکار کرد و باز طبق وظیفه و فراخوانی که دوستان در سایت های مختلف جهت حضور در این نمایشگاه داده بودند ساعت ۱۵ خود را به نمایشگاه رساندم. حضور چشم گیر مردم،خصوصن جوانان که همه انتظار حضور شیخ مهدی کروبی را می کشیدند جلوه خاص و بی نظیری را به نمایشگاه داده بود که اکثر آنها بر روی سکوهای داخلی و خارجی نمایشگاه به صف نشسته بودند. درب های ورودی نمایشگاه توسط نیروهای امنیتی پیاده و مامورینی که داخل ماشین های ون پلیس نشسته بودند،بشدت کنترل می شد و احتمالن این کنترل،بیشتر بخاطر اعلام حضور شیخ مهدی کروبی در اولین روز از نمایشگاه بود که تا ساعت ۳۰ : ۱۷ آنجا بودم،به دلایل نامعلومی خبری از حضور ایشان در نمایشگاه نشد. بازار گزارش های رادیویی و تلویزیونی در این نمایشگاه بسیار بسیار داغ و در هر گوشه از نمایشگاه تعدادی دوربین از بالا جهت گرفتن فیلم و تهیه گزارش از مردم و ناشرین کتاب در حال حرکت بود." +

همان شب عده ای از سبزها به فضای شدید امنیتی نمایشگاه و شرایط کاملا نامناسب برای سبزها اشاره کردند، اما نه تنها طراحان اصلی به آن توجهی نکردند، بلکه بعضا سعی شد واقعیت مورد انکار قرار گیرد. برای مثال میتوان به این گفتگوی کاربر امیرکبیر با یکی از سبزهای شرکت کننده در نمایشگاه به نام  فرامیر اشاره کرد:
کاربر امیرکبیر: دعوت دوستان برای نمایشگاه کتاب نه تنها شکست نخورده بلکه امروز سنجش خوبی بود.کسانی که در نمایشگاه بودند شاهد هستند که چه تعدای از مردم در بیرون نمایشگاه نشسته بودند و در نگاهشان سبز بودن موج می زد .به صورتی که اغلب اینان در انتظار ورود شیخ کروبی بودند
 کاربر فرامیر: دقیقا چه کسی گفته خبری از نیروهای فشار و غیره نبود؟ جو به شدت امنیتی بود. اگر کروبی میومد کتک سختی میخوردیم.  کاربر امیرکبیر: شاید هم میزدیم [!]  فرامیر: رفیق من، امروز که هیچی...فردا دوباره برو مصلی. یه نگاهی به آدمهای اطرافت بکن. ببین چند درصد جو اونجا در اختیار سبزهاست. یه کم باید واقع بین بود. اگر منظورت از آدمایی که نشسته بودن، اونایی هستند که توی چمن نزدیکای در عباس آباد نشسته بودند، همشون لباس شخصی بودن امیرکبیراتفاقا من هم همونجا نشسته بودم.[!] فرامیر: اوکی.شما درست میگید. همه چی آروم بود. من چقدر خوشحالم."

حال که مشخص شد روز اول نمایشگاه با خبر دروغ حضور کروبی و تبلیغات شدید طراحان و نهایتا عدم حضور کروبی و دلسردی سبزها همراه بود، بهتر است به آنچه که در ده روز برگزاری نمایشگاه گذشت، نگاه دقیقتری بیندازیم. 
همانطور که در بالا توضیح دیدیم، پیش از شروع نمایشگاه، شاهد تمهیدات و تهدیدات بی سابقه ای از سوی مسئولان برگزاری بودیم. در عمل هم چنین شد و فضای سنگین امنیتی ای بر نمایشگاه حاکم شد تا جایی که کمتر گزارشی از نمایشگاه بود که به این مسئله اشاره نکند. 
وضعیت امنیتی نمایشگاه آن چنان حاد بود که کانون نویسندگان ایران در  اطلاعیه ای علاوه بر معضل سانسور، به "گشتهای نامحسوس" در نمایشگاه اشاره کرد. رادیو فردا در گزارش خود از 
" فضايى به شدت پليسى، امنيتى" نوشت. دویچه وله نیز چنین نوشت:"بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسایل فرهنگی معتقدند، نمایشگاه امسال به معنای واقعی کلمه «مکان نمایش» بود؛ مکانی برای نمایش دشمنی با کتاب؛ نمایشی با شرکت ماموران امنیتی علنی و مخفی، و دوربین‌هایی برای کنترل رفت و آمد و رفتار مردم". اما قضیه آنچنان بی سابقه بود که صدای خودیها را هم درآورد. داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون اقلیت در مجلس گفت: "نمایشگاه کتاب یک محیط فرهنگی است و طبیعتا حضور گسترده نیروهای امنیتی خوشایند این فضا نیست.» وی تصریح کرد:« برای تامین بحث امنیت نمایشگاه که البته ضروری هم هست، خوب بود مانند سالهای گذشته عمل می‌شد اما حضور پر رنگ این نیروها در نمایشگاه امسال، نگرانی‌ها را بیشتر از تامین امنیت جلوه داده است.» + [۴]

گزارشات مردمی
: اما برای اینکه نگاه دقیقتری به اتفاقات نمایشگاه داشته باشیم، بهتر است نگاهی هم  به گزارشات غیررسمی   داشته باشیم:
«نمایشگاه کتاب امسال اصلا اتفاق مهمی نیست. حتی تعداد تاکسی هایی که داد می زنند نمایشگاه، نمایشگاه آنقدر مثل سالهای پیش زیاد نیست. حالا یا من حساس شده ام به موضوع یا واقعا اینجوری بوده است که اصلا جو، جو ِ خوبی نبود. یعنی آن آدم های دوست داشتنی ای که هر سال در نمایشگاه می توانستی سراغشان را بگیری انگار نیامده بودند. همین آدم های مثل خودمان را می گویم. در عوض پر از پسران ِ ته ریش دار با پیراهن های مشکی و دختران رو گرفته ی دست کش پوش بود. جا به جا هم لباس شخصی ها بیسیم به دست در جمع های دونفری گشت می زدند. نیروهای پلیس هم که فراوان». +

یکی از سبزها چنین گزارشی از جمعه 
۱۷ اردیبهشت میدهد:
"من که از اولش اصلا نمی خواستم برم. ولی به اصرار رفقا گفتیم پا شیم بریم ببینیم چه خبره. اولا محیط به اون بزرگی مصلی رو نصف کرده بودن تا نظارت دقیق تری رو تک تک آدما داشته باشن. بعدشم اگر به اقرار نگفته باشم، به ازای هر 3،4 نفر یه لباس شخصی بیسیم به دست حضور داشت. قدم به قدم هم ون هایی پارک بود که روش نوشته بود "امنیت اخلاقی". انگار همین صبح نوشته بودن، چون رنگاش خشک نشده بود و شره کرده بود. همین جوری هم بی دلیل از پاشنه کفش گرفته تا شال و مانتو سوار می کردن و می بردن." (این لینک در بالاترین تنها 8 رای آورد!)

اما بیشترین و دقیقترین گزارشات از نمایشگاه را کاربر kelk ارائه کرد
[۵]، اما هیچ کدام از لینکهایش مورد توجه قرار نگرفت. هرچند به دلایلی که پیشتر گفتیم با خوشبینی این کاربر نسبت به امکان سبز کردن نمایشگاه موافق نیستیم، اما نمیتوان گزارشات دقیق و منصفانه وی را که حاصل ساعتها وقت گذاشتن بوده، تحسین نکرد. در کامنتی وی رعایت چند نکته مهم امنیتی را یادآور میشود:
"وسایل مورد نیاز یادتون نره ها : ماسک پرستاری _ کتونی ورزشی برای دویدن در مواقع نیاز لباس خاص هم نپوشید که دوربینها به راحتی نتونن دنبالتون کنند! اگه خواستید پارچه سبز بیارید تو یه جاتون قایم کنید چون من که دیروز رفتم یه سر و گوشی آب بدم ببینم چه خبره جلو ایستگاه مترو کوله ام رو گرفتند گشتند. پارچه سبز رو ببندید به زانو یا ساق پاتون بعد شلوار پاتون کنید که موقع گشتن لو نرید. ترکیب نمایشگاه رو هم عوض کردند.مثل هر ساله نیست ولی راحت میشه تظاهرات کرد"

لازم به ذکر نیست که در صورتی که این معترض سبز به پیشنهادات طراحان نمایشگاه سبز عمل کرده و در کوله خود انواع و اقسام نمادها و وسایل سبز برده بود، خیلی راحت دستگیر شده بود! 
در این نوشته شنبه ۱۸ اردیبهشت، کاربر کلک به خوبی شرایط سخت امنیتی نمایشگاه را تشریح میکند و سعی میکند تمهیداتی برای سبزها ارائه کند:
"به عنوان مثال از روزها قبل تلاش کردیم تا جمعه ۱۷ اردیبهشت یک تجمع شکل بدیم اما تعداد کمی از دوستان مشارکت کردند و کسانی که امیدوار بودند را هم دلسرد کردند. این جمعه من در نمایشگاه بودم و اگر میخواهیم جمعه آینده حرکتی کنیم به نظرم لازم باشد نکات زیر را بررسی کنیم : ۱ – ورودی نمایشگاه (شبستان – طبقه همکف) از سمتی که از ایستگاه مترو شهید بهشتی به سمت نمایشگاه می آیید شلوغ و پر ازدحام هست و تا راهرو های ۶ و ۷ این تراکم شدید ادامه دارد و مکان خوبی برای شروع تظاهرات و شعار دادن ها است اما باید تراکم رو حفظ کرد و جمعیت رو پراکنده نکرد ۲- سالن های کتب آموزشی که در طبقه ی بالا (حیاط – پشت بام شبستان) وجود دارند با دوربین کنترل میشوند و اصلا مناسب نیستند! ۳- بالای پله های مصلی که شما از حیاط بالا میتوانید به سمت شبستان و صحن اصلی بیایید محوطه بزرگی است که معمولا خلوت است و به نظر من میشه اول اونجا همه جمع شیم شعار ندیم تا جمعیت قابل قبول بشه و همه اطمینان پیدا کنیم که بقیه هم به قصد تظاهرات آمده اند. تذکر : در سمت راست شبستان ورودی شبستان از سمت ایستگاه مترو شهید بهشتی است و راهروها از آنجا شروع میشوند. طبقه اول ناشران عمومی و طبقه دوم که راهرویی جداگانه دارد برای کتب خارجی است. در شمال غربی پشت بام شبستان غرفه های موقتی احداث شده است که در آن ناشران آموزشی حضور دارند و با دوربین کنترل میشود ۴- قسمت زیادی از صحن مصلی در دست عملیات عمرانی است و قسمت باقی مانده بسیار کوچک و ناکارآمد هست! ۵- اگر از سمت ایستگاه مترو مصلی به سمت نمایشگاه می آیید میتوان تظاهرات را در همان نیمه راه تشکیل داد اما باید اطمینان پیدا کرد که اکثریت به قصد تظاهرات آمده اند. ۶- تمرکز اصلی رو باید در پشت بام شبستان (حیاط – طبقه بالا) گذاشت چون محوطه توسط دوربین کنترل نمیشود وسیع است و راه در رو دارد. تذکر: تمامی تصاویر از نرم افزار Google Earth گرفته شده است." اما این مطلب دقیق نه تنها مورد توجه قرار نمیگیرد، بلکه به بهانه تیترش مورد حمله قرار میگیرد!

در مطلب دیگری وی به این موضوع اشاره میکند که پوشیدن مچ بند سبز نزدیک بوده باعث دستگیری یکی از سبزها شود: 
"راستی داشتند میگرفتنمون رفیقم مچ بند سبز داشت گرفتنش". به یاد داشته باشیم  یکی از تمهیدات طراحان نمایشگاه سبز پوشیدن لباسهای سبز از جمله مچ بند بود.[۶]

از نقطه نظر مقامات امنیتی نمایشگاه نیز که قضیه را نگاه کنیم، مشکلی که آنها همیشه با آن مواجهند، جدا کردن معترضین احتمالی در میان انبوه جمعیت است. پوشیدن و بردن لباسها و نمادهای سبز به آنها کمک میکرد تا به راحتی مظنونین سبز را جدا کنند.
نکته  جالب و  قابل تامل  اینکه طراحان اصلی  طرح نمایشگاه سبز که لینکهای بسیاری پیش از شروع نمایشگاه و در طی چند روز اول آن فرستادند،  تقریبا هیچ گزارش مستقلی از اتفاقات رویداده در نمایشگاه ندادند، توجهی به گزارشات واقعی ارسال شده نداشتند و بدتر از آن همانطور که بالا نشان دادیم، بعضا سعی سازمان یافته ای در پوشاندن حقیقت داشتند.

تجمع کودتاچیان علیه حق انتخاب پوشش
: اما اقدامات کودتاچیان تنها به ایجاد فضای امنیتی برای سبزها بسنده نکردند، شنبه ۱۸ اردیبهشت کودتاچیان به بهانه مبارزه با بدحجابی تجمع و نمایش قدرتی در نمایشگاه کتاب داشتند که در تاریخ نمایشگاه کتاب بی سابقه بود، اتفاقی که به طبع از سوی مسئولین نمایشگاه مورد استقبال گرفت و  حتی دختران و زنان شاغل در غرفه ها تهدید شدند:
"مدیر حراست نمايشگاه نیز با حضور در بین راهپیمایان معترض، به آنها قول داد در صورت مشاهده‏ی غرفه‏هايي كه بانوان بدحجاب در آن حضور دارند نسبت به تعطيل كردن آن غرفه اقدام خواهد نمود." +

دستگیری جوانان سبز
: اما فاجعه طرح نمایشگاه سبز تنها در اجرا نشدن این طرح محکوم به شکست خلاصه نشد، متاسفانه جوانان سبزی دستگیر شدند: "پوریا دلیر که در نمایشگاه کتاب دستگیر شده بود به بند ۳۵۰ ز ندان اوین منتقل شد . به گزارش کلمه، او که در پی حضور در تجمعی ده نفر در نمایشگاه کتاب دستگیر شده است چندی پیش همراه ۲۰ نفر دیگر به زندان اوین آورده می شود و هم اکنون با اتهام “اقدام علیه امنیت کشور” در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می برد. در نمایشگاه کتاب امسال که در اردبیهشت ماه سال جاری در تهران برگزار شد، نیروهای امنیتی با تجمع های بیش از ده نفر برخورد میکردند. پوریا به همراه جمعی از دوستانش به نمایشگاه کتاب رفته بود و بدون اینکه شعاری بدهند و تنها به دلیل اینکه با یک جمع دوستانه در نمایشگاه حرکت می کردند، بازداشت شده است. از همراهان دستگیر شده پوریا دلیر اطلاعی در دست نیست و با اینکه تعدادی از آنها آزاد شده اند ولی هنوز تعداد دیگری در زندان اوین به سر می برند. به گفته شاهدان عینی در نمایشگاه کتاب امسال تعدادی از مردم بویژه جوانان در حین برگزاری نمایشگاه کتاب به دلیل شرکت در تجمع های کوچک بازداشت و روانه زندان شده ا ند."[۷]  +

با این اوصاف باید گفت طرح نمایشگاه سبز برای کودتاچیان دستاوردهای زیادی داشت، از جمله اینکه عدم موفقیتش احساس شکست را در میان سبزها و به خصوص سبزهای شرکت کننده در این طرح گسترش داد، همچنین تعدادی از جوانان سبز و فعالی که حتی در شرایط رخوت جنبش به مبارزه شان ادامه میدهند، به دام افتادند. از سوی مقابل جنبش مردمی هیچ دستاوردی از طرح نمایشگاه سبز نداشت!
در بخش سوم و پایانی این نقد جمع بندیی از چگونگی شکلگیری ماجرا و نتایج تلخ اما آموزنده آن خواهیم داشت.

پایان بخش دوم






[۱] البته سایت سحام نیوز در پایان خبر و دقیقا در تضاد با متن اصلی که  خبر از حضور کروبی در 15 اردیبهشت در نمایشگاه میدهد، این را اضافه کرده: “البته لازم به توضیح است تاکنون هیچ زمان دقیقی برای حضور کروبی درنمایشگاه کتاب ازسوی وی اعلام نشده است."
[۲] دراینجا  شاهد اعتراض شدید برخی کاربران بالاترین به کاربر «ایران بالا» هستیم. البته کاربر «ایران بالا»، جوابیه ای هم داده اند.
[۳]متاسفانه سایت جرس در قضیه نمایشگاه کتاب و حضور کروبی به مانند بسیاری موارد دیگر به تریبونی برای خبررسانی دروغ کودتاچیان تبدیل شد. شاید از جرس انتظار زیادی نباشد که درباره این اشتباهش توضیح دهد و در آینده از منابع مطمئنتری استفاده کند.
[۴]اینجا میتوانید گزارش جامعی از شرایط برگزاری نمایشگاه کتاب  بخوانید +
[۵]1 و 2 و 3 و 4 و 5
[۶] به هر بهانه ای می توان سبزبود، لباس، کلاه، کفش و ... سبز بپوشید، تا رنگ سبز کاملا به چشم بیاید! +
پیشنهاد: برای بهتر دیده شدن جنبش، با "لباس سبز" به نمایشگاه برویم+
[۷]خوشبختانه چندی بعد وی آزاد میگردد +