۴۸ گروگان ایرانی٬ تعدادی زائر واقعی٬ تعدادی ماموران امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی!

تگها |۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه


درباره هویت ۴۸ گروگان ایرانی در سوریه بحثهای زیادی صورت گرفته٬ از طرفی عده زیادی این ۴۸ نفر را از ماموران نظامی و امنیتی رژیم می‌دانند و از سوی دیگر عده‌ای از افراد مستقل و خوشنام هم با اتکا به اطلاعات شخصی خودشان و آشنایی با بعضی گروگانها و خانواده‌هایشان ادعای رژیم را مبنی بر زائر بودن این افراد تایید میکنند.

در گفتگویی که یکی از دوستان ساکن ایران با چند نفر از اعضای خانواده این گروگانها داشته٬ اطلاعاتی به دست آورده که نشان می‌دهد هر دو ادعای بالا بخشی از حقیقت را بیان می‌کند٬ یعنی در واقع جمهوری اسلامی برای پوشش دادن به انتقال یکسری از نیروهای نظامی و امنیتی خود تعدادی از زائرین از همه جا بی‌خبر را هم همراه آنها به سوریه فرستاده است. شرح این دوستمان از این ماجرای تلخ را که از زبان این خانواده‌ها شنیده‌ام در ادامه خواهم آورد٬ به این امید که زائرین واقعی از این مهلکه خارج شوند.



عکسی از گروگانهای ایرانی


موسسه‌ای که مسئول اعزام این زائرین بوده موسسه خدماتی فرهنگی ثامن‌الائمه نام دارد. دفتر مرکزی آن در اصفهان
(چهارباغ خواجو جنب کتابخانه ابن‌مسکویه) است و دفاتری هم در تهران و مشهد دارد. این موسسه که توسط تعدادی از سپاهیان تاسیس شده٬ در ابتدا به اعزام اعضای سپاه و ارتش به مشهد و اماکن زیارتی مشغول بود اما به مرور و با توجه به ارتباطات وسیعش با دیگر نهادهای حکومتی و قیمتهای ارزانترش٬ کار خود را به مکه و مدینه و سوریه و عراق و حتی مراکز توریستی مثل دبی و کیش هم گسترش داد و افراد عادی هم می‌توانستند از امکانات آن استفاده کنند.

بعد از گسترش درگیریها در سوریه٬ این موسسه مانند دیگر موسسات تحت پوشش سازمان حج و زیارت اعزام تورهای عادی زیارتی به سوریه را متوقف کرد اما حداقل در مورد این ماجرای اخیر٬ به طور گزینشی اقدام به اعزام زائر به دمشق کرده. ماجرا از این قرار بود که از طرف سپاه به تعدادی از بازنشستگان زنگ می‌زنند و از آنها دعوت میشده که با شرایط خاص (تخفیف ويژه و قسط بندی) راهی سوریه شوند. درمقابل این مساله که شرایط سوریه عادی نیست٬ پاسخ داده میشده که دمشق آرام است و حلب هم که کمی ناآرام بوده٬ آرام شده است. ضمنا روی انگیزه‌های مذهبی و تقارن این تور با تولد امام حسن (۱۴ مرداد) تاکید میشده است. متاسفانه تعدادی از دعوت‌شدگان به خاطر شرایط نامناسب اقتصادی و همینطور انگیزه‌های مذهبی و همینطور تضمینی که مسوولین سپاه درباره شرایط امن دمشق داده بودند٬ دعوت را می‌پذیرند. در مصاحبه‌ای هم که رسانه‌های حکومتی از فردی که ادعا شده با برادر مدیر هتل ثامن‌الائمه کرده‌اند٬ روی این تخفیف ویژه و قسطی بودن و مقارنتش با تولد امام حسن تاکید شده که مساله درستی است.


مسوولان این موسسه در ابتدا قصد اعزام زنان را نداشتند و تاکید می‌کرده‌اند تنها مردان می‌توانند در این سفر باشند٬ اما با توجه به اصرار چند خانواده می‌پذیرند که تعدادی معدودی از زنان که ظاهرا زیر ده نفر بوده‌اند٬ همراه خانواده‌هایشان اعزام می‌شوند.


یک مساله که همان اول موجب تعجب خانواده‌ها شده این بوده که در حالی که اصفهان پرواز مستقیم به دمشق دارد و همیشه پروازها از اصفهان به دمشق انجام میگرفته٬ این‌بار از خانواده‌ها خواسته‌اند که برای پرواز به تهران بروند و پرواز به دمشق از تهران صورت میگیرد.


در کنار بقیه ضد و نقیض‌گوییهای فاحش مقامات حکومتی٬ در بعضی جاها اشاره شده که اینها در حال برگشت از سوریه بودند و در مقابل جاهای دیگر از جمله در صحبتهای صالحی در ترکیه گفته شده که در ۱۴ مرداد تازه به دمشق رسیده بودند. واقعیت هم همین بوده که این افراد روز ۱۴ مرداد مصادف با تولد امام دوم شیعیان تازه وارد دمشق شده بودند که در مسیر فرودگاه به محل اقامت٬ این حادثه اتفاق می‌افتد. ظاهرا این واقعیت شک‌برانگیز که در اوج درگیریهای سوریه و بعد از اتفاق بمب‌گذاری در دفتر وزیر دفاع بشار در دمشق٬ جمهوری اسلامی اقدام به اعزام افرادی به سوریه کرده٬ تعدادی از مسوولین جمهوری اسلامی را به صرافت این انداخته بوده که موضوع را وارونه جلوه بدهند و مدعی شوند این افراد در حال برگشتن از سوریه بودند که این حقیقت ندارد و اینجا هم ضد و نقیض‌گوییهای خود مقامات این را ثابت کرد.

افرادی که در دو اتوبوس دیگر بودند٬ به این هم اشاره کردند که در کنار بازنشستگان تعدادی هم شاغل سپاه هم در پرواز حضور داشتند. ظاهرا یکی از کارکنان فرودگاه٬ اطلاعات این پرواز «خاص و غیرعادی» از ایران را به ارتش آزاد می‌دهد و آنها هم موفق میشوند یکی از سه اتوبوس را بربایند.  بعد از این حادثه٬ بقیه افراد و در واقع زائرین واقعی این کاروان به طور طبیعی دچار ترس و نگرانی می‌شوند و دیگر تمایلی به ماندن در آن شرایط بحرانی دمشق را نداشته‌اند٬ اما ظاهرا مقامات جمهوری اسلامی برای اینکه ثابت کنند مساله فقط زیارت بوده و نه چیز دیگر٬ اجازه برگشت به کاروان را نمی‌دهند و زوار٬ سه روز با ترس و لرز را در دمشق سپری میکنند. در غیرعادی بودن شرایط همین بس که ظاهرا حرم حضرت رقیه کاملا بسته بوده و مسوولین سوری آن را برای این کاروان باز میکنند.

بعد از این ماجرا به خیلی از ضد و نقیض‌گوییهای مقامات حکومتی اشاره شده که ثابت میکند که قضیه کاملا فراتر از اعزام زوار عادی است اما چیزی که من بالشخصه ندیدم جای دیگری اشاره بشود٬ این مساله است که رژیم اسامی این چهل و هشت نفر (به جز یک نفر که احتمالا فردی عادی است) را اعلام نمیکند. در موردی که چند ماه پیش در اسفند سال ۹۰ اتفاق افتاده بود و ۱۱ ایرانی در سوریه به گروگان رفتند٬ رژیم بلافاصله اسامی‌شان را اعلام کرد٬ چون همگی‌شان زوار عادی بودند. اما این‌بار قضیه فرق دارد و رژیم برای لو نرفتن نیروهای خاص نظامی و امنیتی‌اش در این کاروان هیچ اسمی (حداقل به طور علنی) اعلام نکرده است. متاسفانه این احتمال وجود دارد دود این قضیه به چشم زوار عادی این کاروان هم برود.


بعد از برگشت٬ برای کاروان و خانواده‌های گروگانها به طور جدی این سوال مطرح شده که چرا سپاه در این شرایط و به این شکل وبا اصرار و تخفیف و ... این تعداد را عازم سوریه اسیر جنگ داخلی کرده و با توجه به موارد مشکوک زیادی که در بالا به بخشی‌اش اشاره شد٬ الان خانواده‌ها شکی ندارند که اسیر بازیهای سیاسی سپاه و حکومت شده‌اند. در چند روز اول این افراد و خانواده‌ها درباره اتفاقات با دوستان و آشنایان صحبت میکردند که من هم از همین طریق این اطلاعات را به دست آوردم٬ اما بعد از چند روز مسوولین به طرق مختلف (اینکه اگر صحبت کنید جان گروگانها به خاطر می‌افتد و ما خودمان از طریق دولت ترکیه و ... پیگیر کارها هستیم و شما نگران نباشد و حتی تهدید که این قضیه به امنیت ملی مربوط است و خودتان را به دردسر نندازید و ...) خانواده‌ها و اعضای اعزامی را وادار کرده که دیگر هیچ حرفی در این باره نزنند. جو نارضایتی و احساس بازی خوردن از سپاه در میان این خانواده‌ها بسیار بالاست اما به خاطر صحبتهایی که با آنها شده٬ فعلا سکوت اختیار کردند.


خوشبختانه در صحبتهای اخیر یکی از فرماندهان ارتش آزاد خواندم که به این اشاره شده که «تعدادی» از گروگانها و نه همه آنها برای ماموریت نظامی و از طرف جمهوری اسلامی به سوریه آمده‌اند و ظاهرا خود ارتش آزاد هم متوجه واقعیت مساله شده است. فکر میکنم وظیفه همه ماست که از ارتش آزاد و مجامع بین‌المللی بخواهیم که تعدادی از گروگانها که زوار بی‌گناه و از همه‌جا بی‌خبرند را آزاد کند و حساب آنها را با نیروهای ویژه امنیتی و نظامی به‌گروگان‌رفته یکی نکند. البته مسوولیت اصلی هر اتفاقی که برای این گروگانها بیفتد جمهوری اسلامی است که باز هم مثل ماجرای انتقال مواد منفجره در سال ۱۳۶۵ در ساکهای حجاج عربستان از پوشش مردم عادی برای عملیات تروریستی‌اش استفاده کرده است.


به امید آزادی زوار واقعی و بی‌گناه و به امید به مجازات رسیدن تروریستهای جمهوری اسلامی در سوریه و مسوولان رده‌بالایشان!



ادامه مطلب

درباره موسسه فرهنگی خدماتی ثامن‌الائمه

تگها |



یکی از دوستان ساکن ایران: در گروگانگیری ۴۸ نفر ایرانی توسط ارتش آزاد٬ نام موسسه فرهنگی خدماتی ثامن‌الائمه به عنوان موسسه مسوول اعزام این ۴۸ نفر برده شد. متاسفانه علی‌رغم بحثهای فراوانی که درباره این ماجرا شده٬ خیلی کم درباره این موسسه صحبتی شده٬ موسسه‌ای که حداقل بخش مهمی از فعالیتهایش علنی است و بنا به ادعای مسوولانش سالانه صدها هزار مسافر را در ایران و خارج از ایران جا‌به‌جا میکند و به سادگی می‌توان درباره آن اطلاعات با‌ارزشی به دست آورد. با توجه به اینکه دفتر مرکزی این موسسه در اصفهان است و این امکان برایم مهیا بود که در حد توان درباره‌اش تحقیقی بکنم٬ در دو هفته اخیر چنین کردم.

آرم موسسه ثامن‌الائمه



پیش از شروع تنها این نکته را یاد‌آور شوم که اطلاعاتی که در ادامه خواهید خواند٬ درباره جنبه‌های علنی و روشن این موسسه است و من هم بیشتر مطالب زیر را از بروشورهای خود موسسه و همینطور روزنامه‌ها و گفته‌های بعضی اشخاص آشنا به دست آورده‌ام.

تاریخچه : این موسسه توسط اعضای رده بالای سپاه پاسداران و در سال ۱۳۷۰ و با اعزام ایثاگران به مشهد فعالیت خود را آغاز می‌کند. به مرور فعالیتهای این موسسه گسترش می‌یابد و اعزام به سوریه٬ لبنان٬ عمره مفرد٬ عراق٬ کیش و دبی را هم در می‌گیرد.
در حال حاضر این موسسه به عنوان یکی از موسسات اصلی اعزام بازنشستگان سپاه و ارتش به سفرهای زیارتی و توریستی فعالیت میکند٬ اما فعالیت آن به بازنشستگان و کارکنان دولت محدود نیست و سالهاست که با توجه به روابط وسیعش با دیگر ارگانهای حکومتی و از جمله سازمان حج و زیارت٬ دراعزام افراد عادی به خصوص به اماکن زیارتی نقش مهمی بازی میکند.

دفاتر موسسه : دفتر اصلی این موسسه در اصفهان (چهارباغ خواجو جنب کتابخانه ابن‌مسکویه تلفن
 ۲۲۰۴۸۴۸) است و دفاتری در تهران (خیابان گاندی٬ نبش کوچه یازدهم تلفن ۲۲۳۹۵۰۹-۱۲) و مشهد (خيابان خسروي نو روبروي هتل جنت تلفن ۸۸۷۷۶۰۱۵) دارد. هر فرد عادی با مراجعه به این دفاتر می‌تواند در تورهای مختلف این موسسه ثبت‌نام کند.

آماری از گسترش فعالیتها

در یکی از رپرتاژها آگهی‌های این موسسه ذکر شده که در سال ۸۲ این موسسه به عنوان یکی از شرکتهای مجری عملیات عمره سازمان حج و زیارت٬ بیش از یکصد و ده هزار نفر را به عربستان سعودی اعزام کرده و سالیانه در کل بیش از ۲۵۰ هزار نفر مسافر را جابه‌جا میکند.

ارتباطات با نهادهای حکومتی

در بالا اشاره شد که موسسه ثامن‌الائمه به عنوان یکی از شرکتهای مجری سازمان حج و زیارت فعالیت میکند٬ اما دامنه همکاری این موسسه با دیگر نهادهای حکومتی بسیار فراتر از اینهاست. به عنوان چند نمونه می‌توان به اینها اشاره کرد:

-این موسسه به همراه
بنياد تعاون بسيج٬ سازمان سياحتي و مراكز تفريحي بنياد مستضعفان٬ حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي٬ كانون اتومبيلراني و جهانگردي٬ شركت هواپيمائي ايران اير تور٬ سازمان سياحتي و فرهنگي كوثر و شركت بازرگاني شاهد یکی از هشت سهامدار موسسه نسیم صبح است که بین سالهای ۷۷ تا ۸۹ در اعزام زائر به عراق و سوریه فعالیت میکند (از فعالیت احتمالی موسسه نسیم صبح در سالهای بعد اطلاعی در دست نیست)

-بنا به گفته مدير نمايندگي سازمان حج و زيارت در سوريه ، یکی از طرحهای این سازمان که در دیدار حسين اكبري معاون سازمان حج و زيارت و مهندس كلش معاون وزارت گردشگري سوريه به تصویب رسیده٬ توسط موسسه ثامن‌الائمه و موسسه شمسا اجرایی شده است.

-در رپرتاژ آگهی که در بالا از آن صحبت شد٬ آمده بود که در سال ۸۸ این موسسه در سالن اجتماعات تبلیغات اسلامی مشهد٬ این موسسه همایش سراسری مدیران آژانسهای زیارتی و سیاحتی برگزار میکند. جالب توجه است که در این همایش «مدیران فرودگاهایی اصفهان (مهندس بهشتی) و مشهد و مدیر عتبات سازمان حج و زیارت» حضور داشته‌اند.

-همچنین بنا به گفته یکی از آشنایان٬ طبق توافق این موسسه با سازمان تاکسیداری اصفهان٬ تاکسیداران اصفهانی می‌توانند از تسهیلات این موسسه استفاده کنند.


فعالیتهای فرهنگی

بنا به گفته محمدحسن سالمی مسوول دفتر مؤسسه ثامن الائمه در اصفهان این موسسه سالانه در حدود یک‌میلیارد تومان صرف فعالیتهای فرهنگی میکنند. بخشی از این فعالیتها بدین شرحند:

مراکز قرانی: از سال ۷۹ این موسسه شروع به تاسیس مراکز آموزش قران کرده که بنا به گفته مدیر عامل این موسسه در سال ۸۸ ٬ ده مرکز آموزش قران با ظرفیت ۸۰ هزار نفر زیر پوشش این موسسه بوده‌اند.

-این موسسه صاحب بزرگترین مرکز رسمی آموزش قران به صورت آنلاین در ایران است که علاقه‌مندان می‌توانند پس از گذراندن دروس به شکل آنلاین مدرک معتبر و مورد تایید نهادهای جمهوری اسلامی دریافت کنند.

-دبستانهای دینی: همچنین این موسسه در شهر اصفهان دو دبستان پسرانه (
خ نشاط – جنب ایران خودرو – کوی شهید طالبی) و دخترانه (خ فردوسی – مقابل منوچهری – نبش نهر چرخاب) به نام نسیم رحمت رضوی دارد که در آن دانش‌اموزان آموزشهای دینی و سیاسی مدنظر حکومت را میبنند.

انتشارات: این موسسه در حوزه نشر هم فعال است و از جمله در سال ۸۲ کتابی تحت‌عنوان
زی‍ارت‌ چ‍ی‍س‍ت‌؟ زائ‍ر ک‍ی‍س‍ت‌؟ منتشر کرده است.

مدیریت موسسه

مدیر عامل و صاحب امتیاز این موسسه فردی به نام سعید سعادتی کوکج است که بنا به گفته یکی از افراد مطلع وی
جانشين كانون بازنشستگان ستاد كل سپاه پاسداران نیز هست.

دفتر موسسه ثامن‌الائمه در دمشق

مدیریت این دفتر به عهده فردی به نام
حمید رضا گلابچیان است و حجه‌الاسلام حسن غزالی اصفهانی مدیریت فرهنگی آن را به عهده دارد. در مراسمی که دفتر دمشق این موسسه به مناسبت مرگ آیت‌الله حسن امامی دراواخر سال ۸۹ برگزار می‌شود٬ نماینده رهبر جمهوری اسلامی و نماینده آیه‌الله مکارم سخنرانی میکنند.این موسسه مدارسی ویژه کودکان و نوجوانان ایرانی در دمشق دارد که مدیریتش به عهده فردی به نام شاه‌زیدی است.


امیدوارم این مطلب کوتاه درباره این موسسه عظیم دریچه‌ای باشد برای مطالب کاملتر و دقیق‌تر درباره این موسسه عظیم و نقش‌آفرین.



ادامه مطلب

باز هم همدلی مردم و فراری دادن گشت ارشاد: این بار خیابان خواجه عبدالله!

تگها |۱۳۹۱ تیر ۱۰, شنبه

در عرض حدود دو ماه اخیر این شش یا هفتمین موردی است که بالشخصه از آن مطلع شده‌ام! بیش باد!

 «حوالی خواجه عبدالله ولوله ای بر پا بود. دو ماشین گشت ارشاد دختری را گرفته بودند و ماموران زن با همراهی ماموران مرد سعی داشتند وی را به زور وارد ون نیروی انتظامی کنند. دخترک با تمام وجود مانع از این کار می شد. این کشمکش ها ادامه داشت تا اینکه پس از مدتی کوتاه، مردمی که جمع شده بودند شروع به “هوو” نمودن ماموران انتظامی کردند. آخر آنچنان رفتار ماموران، آنهم با آن دخترک نحیف، تند و وحشیانه بود که مردم هم صدایشان در آمده بود. متاسفانه از این دست روایت را بسیار شنیدیم و دیدم، اما نکته تاسف برانگیز این ماجرا لحظه ای بود که مامور نیروی انتظامی از پشت بلندگوی ماشین، در پاسخ به “هوو” نمودن اعتراضی مردم؛ لفظ بسیار رکیکی را خطاب به مردم گفت.
 این کلمه آنچنان رکیک زشت و حیوانی بود که مردم بی درنگ به سمت دو خودرو حمله ور شدند. شیشه های دو ماشین را شکستند و مامورانی که جان خود را در خطر می دیدند، سوار بر آن دو خودرو، مکان را به سرعت ترک کردند.
 در آن طرف ماجرا مردم خرسند و خوشحال از نجات دادن دخترک، و خشمگین از برخورد وحشیانه ماموران با آن زن و نیز فحاشی ماموری که وظیفه اش امنیت روانی و اخلاقی جامعه بود.»

 به نقل از سحام‌نیوز
http://sahamnews.net/1391/​04/217581/

 پ.ن. یکی از دوستان می‌فرمایند شاهد چنین اتقاقی بوده‌ ولی نه مامور فحش رکیکی داده و نه مردم شیشه شکستند. ولی هو کردن و نجات دادن دختر و فرار کردن گشت ارشاد اتفاق افتاده. نمی‌توان گفت که ایا دو اتفاق در دو روز و ساعت مختلف افتاده یا اینکه روایت سحام‌نیوز با اغراق همراه است. در هر حال اصل قضیه جمع شدن مردم و هو کردن گشت ارشاد و نجات دادن آن دختر است٬ یعنی حمایت مردم از حق انتخاب پوشش و مقابله با گشت ارشاد!
 عکس مربوط به عاشورای ۸۸ است

به نقل از صفحه فیسبوک من از گشت ارشاد متنفرم
ادامه مطلب

وقتی لاله اسکندری ماموران گشت ارشاد را کتک می‌زند و نیروی انتظامی هیچ غلطی نمی‌تواند بکند!

تگها |



 قبلا درباره ماجرای دستگیری لاله اسکندری در برج میلاد از قول دوستانی که حضور داشتند٬ نوشته بودم که خانم اسکندری برخورد محکمی با گشتی‌ها داشته. به تازگی خبری از قول سایتهای حکومتی خواندم که نشان می‌دهد قضیه بسیار فراتر بوده و ایشان با ماموران وقیح گشت ارشاد برخورد مناسبتری داشتند. شرح ماجرا از قول سایت حکومتی در پایین آورده می‌شود٬ تنها توجه دوستان را به این جلب کنم که برخلاف باور عمومی دست این حکومت برای هر کاری باز نیست و بسیاری جاها نیز مجبور است کوتاه بیاید و عقب‌نشینی کند. باشد که قدر قدرت و اتحادمان را بیشتر بدانیم!

 «چندی پیش مامورین ناجا که برای اجرای قانون عفاف و حجاب در محل کنسرتی حاضر شده بودند با خانم بازیگری مواجه می‌شوند که وضعیت ظاهری وی نیاز به تذکر داشت. اما این خانم بازیگر بی‌اعتنا به مامور ناجا راه خود را ادامه می‌دهد و مجددا مورد اعتراض مودبانه مامورین قرار می‌گیرد. تذکر مجدد باعث می‌شود این بازیگر نامی سینما مقابل چشم حاضرین ابتدا شروع به فحاشی کند و بعد هم با تندی و توهین به ناجا به سمت یکی از مامورین حمله ور شود و به صورت وی چنگ بزند. طبیعی است که وی دستگیر و بازداشت شود. در خبر‌ها نیز آمد که چند تن از مامورین ناجا از وی شکایت شخصی کرده‌اند. تا اینجای ماجرا آن چیزی است که در رسانه‌ها منتشر شد.
 اما سرنوشت این خانم چه شد؟ با وی چه برخوردی صورت گرفت؟ برای این تخلف محرز وی چه مجازاتی در نظر گرفته شد؟ آیا برخوردی که با وی شد می‌تواند درس عبرتی برای دیگران شود؟ آیا مر قانون و عدالت در صدور حکم قضائی برای این خانم بازیگر اعمال شده است؟ متاسفانه قانون اجرا نشد. وی برخلاف بقیه متهمین بجای بازداشتگاه به نمازخانه ناجا راهنمائی می‌شود و مدت کوتاه بازداشت خود را در آنجا بسر می‌برد. پس از دستگیری حداقل ده نفر از مسئولین تماس می‌گیرند و ناجا را تحت فشار قرار می‌دهند تا وی را آزاد کنند. نهایتا نیز وی آزاد می‌شود و مامورین ناجا مجبور می‌شوند شکایت خود را پس بگیرند.»

 با درود به خانم اسکندری که مقابل تعدی به حقوق شخصی‌شان محکم ایستادند!
 منبع خبر: http://www.teribon.ir/​archives/111747
ادامه مطلب

شرح درگیری مردم با گشت ارشاد در خیابان صفاییه قم (۸ تیر ۹۱)

تگها |
عکسی از درگیری مردم قم با گشت ارشاد

 یکی از دوستان:

 «گشت ارشاد به یک مادر با پسر و دخترش گیر میده اونا رو میخواسته بکنه تو ماشین که یه پس‌گردنی هم به دختره میزنه. که مردم میریزند وسط و شعار میدن ولش کن ولش کن و هو میکشن.
 یه ماشین سمند پلیس هم میاد. یه جوونه به یه پلیس تو این ماشین تیکه میندازه که پلیسه پیاده میشه این دو تا هم با هم درگیر میشن که مردم دوباره میان و دهن این پلیسه رو صاف میکنند. پلیسها میخواستن این پسر رو دستگیر کنند که که مردم فراریش میدن
 بعد مردم میرن جلوی ماشین گشت و مدام به ماشین میزنند که باید این چند تا رو پیاده کنی.
 یه ۳۰ ۴۰ دقیقه‌ای مینی‌ترافیکی اونجا میشه تا بلاخره گشت اونا رو پیاده کرد! (ظاهرا تاکسی‌ها جلوی حرکت ون رو گرفته بودند و هر چه پلیس میخواسته که حرکت کنند٬ حرکت نمیکردند!)

 بعد کلی نیرو کمکی پلیس اومد و با تهدید به اسپری زدن و ... مردم رو متفرق کردند.»

 تو دهنی زدن مردم به گشت ارشاد و نیروی انتظامی و فرمانده کل قوا در همه‌جای ایران شیرین است٬ اما مطمئنا در شهر قم این شیرینی صدچندان است!

 با تبریک به مردم قم و آرزوی تکرار چنین روزهای شیرین و غرورآفرینی!

فیلمی از مبارزه مردم قم با گشت ارشاد

صفحه فیسبوک من از گشت ارشاد متنفرم
ادامه مطلب