تجمع مشكوك اعلام شده 11 ارديبهشت برای روز كارگر

تگها ، |۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

در هفته گذشته تجمعي براي روز كارگر از سوي «جمعي از حاميان سبز در خانه گارگر» در جرس منتشر شد و بعد از آن از سوي گروهي كه منتظر چنين فرصتي بودند و يا احتمالن همان حاميان سبز در خانه كارگر مي باشند به شدت در بالاترين تبليغ شد.
به همه هشدار مي دهيم كه اين تجمع داراي خصوصيات بسيار مشكوكي است و قبل از هر گونه اقدامي براي شركت در آن به موارد زير دقت كنيد.

1- چرا هيچ كدام از رهبران جنبش مردم را براي شركت در آن دعوت نكرده اند؟ با اينكه موسوي صراحتن در مورد روز كارگر صحبت كرد.
2- چرا هيچ كدام از تشكل هاي رسمي كارگري كه مورد قبول خود كارگرها هستند اين تجمع را تاييد نكرده اند و يا از آن حمايت نكرده اند؟
3- چرا دعوت كنندگان به اين تجمع افراد نامشخصي هستند؟ چرا در روزهای اوج جنبش که پیوستن کارگران می توانست قدرت جنبش را دو چندان کند، از این حاميان سبز خبری نبود؟
4- آيا مگر خود شما نمي توانيد به جرس نامه بنويسيد و بگوييد «عده اي از حاميان سبز حامي .....» و يك برنامه قلابي را تبليغ كنيد؟
5- آيا تنها دليل شما براي شركت در اين راهپيمايي مشكوك همان اعلاميه منتشر شده در جرس است؟
6- و در نهايت توجه شما را به برنامه ريزي مدبرانه نهفته در اعلاميه جلب مي كنيم. آورده اند «در صورت ممانعت و درگیریِ ماموران و عدم امکان ادامه تجمع، به سمت وزارت کشور (خیابان فاطمی) حرکت خواهیم کرد». آيا اين نشانه تدبير برنامه ريزان راهپيمايي است كه درصورت درگيري به سوي حساس ترين وزارت خانه سركوبگران حركت كنند و يا نشانه مقاصد نامعلوم است؟ آيا اين به جز يك دام بزرگ است؟
هوشيار باشيد.

ادامه مطلب

اشتباه گرفتن هدف و تاكتيك در جنبش سبز

تگها ، |۱۳۸۹ اردیبهشت ۶, دوشنبه

در اين نوشته نگاهي انتقادي خواهيم داشت به هدف هاي راهبردي جنبش سبز و راهكارهايي كه براي رسيدن به آنها در پيش گرفته است. در يك روند جهت دار ابتدا هدف تعيين مي شود و سپس راهكار يا تاكتيك رسيدن به آن هدف برگزيده مي شود. نگاهي خواهيم داشت به كاركرد جنبش سبز از اين ديدگاه.

راهپيمايي ها و تجمعات خياباني: تاكتيك جنبش سبز تا 22 بهمن
جنبش سبز كه در روزهاي نخست شكل گيري به دنبال پس گرفتن راي دزديده شده خود و سرنگوني دولت كودتا بود بعد از آنكه نتوانست در همان روزهاي اول به هدف خود برسد از هر موقعيتي براي آمدن به خيابان و تجمع استفاده مي كرد. اين چنين جنبش سبز در حالي به 22 بهمن رسيد كه تجمعات و راه پيمايي هاي موفقي را در روز قدس، 16 آذر و عاشورا پشت سر گذاشته بود. در اين بين بودند كساني كه 22 بهمن را روز گام نهايي مي شمردند. 22 بهمن اما روزي بود كه جنبش سبز براي باري ديگر از دستيابي به هدف اصلي خود ناكام ماند و همچنين نتوانست تجمع يك پارچه و متحدي از نيروهاي خود تشكيل دهد. با اين حال تا بدين جاي كار هم جنبش توانسته بود از دولت كودتا مشروعيت زدايي كند، هم در داخل و هم در خارج از ايران. علل كاميابي (ناكامي) نسبي جنبش در 22 بهمن خود قابل پژوهش و بررسي بيشتر است اما درس بزرگي كه در اين ميان مي توان گرفت همانا لزوم بازنگري در تاكتيك ها و حتي اهداف ميان مدت جنبش سبز با در نظر گرفتن عامل «زمان» است.

مروري بر آنچه كه گذشت: پيدايش جنبش سبز و رشد آن تا 22 بهمن
جنبش سبز كه هدف اصليش از ابتدا سرنگوني دولت كودتا و پس گرفتن راي خود بود به زودي بر آن شد تا با تاكتيك راهپيمايي و تجمع هاي بزرگ ابتدا به هدف مياني، كوچكتر و دست يافتني تر مشروعيت زدايي از دولت كودتا دست يابد كه چنين هم شد.

تغيير هدف و تاكتيك ها بعد از 22 بهمن
22 بهمن نشان داد كه اداره‌ شهر و كشور به شيوه حكومت نظامي و با هزينه از دست رفتن مشروعيت، چيزي نيست كه سركوبگران ابايي از انجام آن داشته باشند. این مسئله و همچنین افزايش هزينه هاي جاني و مالي مردمي كه از كوچكترين حمايت هاي قانوني بهره مند نيستند، لزوم تغيير تاکتیکهاي جنبش سبز را موجه تر مي سازند. از طرف ديگر با كامل شدن مشروعيت زدايي كه تاكنون صورت گرفته است، لزوم تعريف اهداف ميان مدت جديد هم خودنمايي كرده است.
در نگاه كلي، با در نظر داشتن هدف اصلي كه همان سرنگوني كودتاچيان باشد، مي توان به اهداف مياني فكر كرد كه راه رسيدن به هدف اصلي از آنها مي گذرد. موسوي، به درستي و به تكرار در اين روزها، به آگاه كردن مردم و ايجاد رابطه با قشر كارگر و معلم و به طور كلي قشر كم درآمد جامعه اشاره كرده است. راهكارهاي برآورده كردن اين اهداف ميان مدت جديد ساده اند. براي نمونه مي توان به موارد زير اشاره كرد:
· جريان اطلاع رساني معتبر و شفاف
· ايجاد تشکل هاي کوچک و بزرگ دموكراتيك در داخل جنبش
· ارتباطگیری با فعالین صنفی و مستقل كارگران و معلمان از راه همان تشكل ها به منظور شناخت نيازهاي قشر كارگر و معلم
· رساندن صداي قشر كارگر و معلم به گوش جامعه
· نقد و بررسي كاركرد جنبش و برنامه هاي پيش رو از طريق تحليل و گفتگو
و بسياري موارد ديگر.

اشتباه گرفتن هدف و تاكتيك
همان طور كه در بالا توضيح داده شد، هدف ميان مدت در اين روزها آگاه سازي جامعه است و نه مشروعيت زدايي (كه اين آخري انجام گرفته است). اين روزها، گاه به گاه، ديده مي شود براي مناسبتي راهپيمايي ها و تجمع هاي نه گسترده كه محدود و زمان بندي شده تبليغ مي شود، كاري كه اگر در ماه هاي گذشته در ابعاد وسيع انجام مي گرفت درست مي نمود. روشن است كه اين تجمعات و راهپيمايي ها خود هدف نمي توانند باشند. بنابراين اگر بتوان آنها را به عنوان راهكار در نظر گرفت بايد پرسيد سود و هدف از اين راه پيمايي ها و تجمع ها چيست؟ براي پاسخ دادن به اين پرسش بايد توجه داشت كه بعد از 22 بهمن هدف ميان مدت جنبش عوض شده است و راه پيمايي ها و تجمع هاي نه چندان گسترده- با توجه به هزينه زياد جاني و انساني- راهكار مناسبي براي رسيدن به اهداف جديد ميان مدت جنبش كه همان آگاه سازي توده جامعه و رابطه با قشر كم درامد آن است، نمي باشد.
بنابراين پافشاري بر راه پيمايی ها و تجمعات محدود و زمان بندي شده در شرايطي كه توده جامعه براي انجام آن آماده نيست بيشتر به اشتباه گرفتن هدف و تاكتيك در جنبش، با حذف عامل «زمان» مي ماند تا راهكاري مناسب براي سرنگوني كودتاچيان. به همين دليل، روي آوردن به روش هاي نو و تازه در جنبش سبز براي برآورده كرده اهداف ميان مدت جديد ضروري مي نمايد.

بررسي بيشتر اهداف و راهكارهاي پيش روي جنبش را به گفتاري ديگر وا مي گذاريم.

توضيح: اين نوشته با راهپيمايي هاي بزرگي همچون آنچه جنبش براي سالگرد انتخابات در خرداد ماه تدارك مي بيند، مخالف نيست.





ادامه مطلب

نوشته هاي سياسي احساسي چگونه به جنبش سبز ضربه مي زنند؟

تگها |۱۳۸۹ فروردین ۳۰, دوشنبه

نوشته های سیاسی احساسی به چند شیوه گوناگون به جنبش سبز ضربه می زنند. برای نمونه
1- شما را از واقعيت دور مي كنند.
2-امكان تحليل و برنامه ريزي درست را از شما مي گيرند و تحليل شما را بر داده هاي غلط بنا مي كنند.
3-با بالا بردن سطح انتظار جامعه و ناكامي جامعه در دستيابي به اهداف بزرگش باعث ايجاد ياس در جامعه مي شوند.
4-دشمن در لباس دوست ظاهر مي شود و فرصت برنامه ريزي شما را به زمان سرگرم كردن شما به مسائل بي مايه تبديل مي كند.
5- فضاي وب را زرد و بي مايه مي كنند و باعث مي شوند تحليل هاي درست و واقعي فرصت خودنمايي نداشته باشند.

در زير هر مورد را توضيح مي دهيم:

1- شما را از واقعيت دور مي كنند: در نظر بگيريد وضعيت كنوني جنبش كه راكد و حتي نا امید کننده است، بسيار هيجاني، پرشور و آماده قيام توصيف شود و شما وضعيت توصيف شده را باور كنيد. در اين صورت ذهن شما در دنيايي سير خواهد كرد كه با محيط سياسي و اجتماعي واقعي زندگي شما تناسبي ندارد.

2-امكان تحليل و برنامه ريزي درست را از شما مي گيرند و تحليل شما را بر داده هاي غلط بنا مي كنند: با توجه به آنكه دنياي خودساخته ذهني شما با دنياي واقعي فاصله دارد، تحليل ها و برنامه هاي احتمالي شما بر اساس داده هايي خواهد بود كه به آنها باور داريد و نه بر اساس داده هايي كه واقعن وجود دارند. در نظر بگيريد بر اثر تبليغلات غلط يا فريب كارانه شما قصد شركت در تجمعي را داريد كه به صورتي غير منتظره ولي شديد تبليغ شده است. شما ممكن است در يك صحنه از پيش طراحي شده گرفتار آييد. هوشيار باشيد.

3-با بالا بردن سطح انتظار جامعه و ناكامي جامعه در دستيابي به اهداف بزرگش باعث ايجاد ياس در حامعه مي شوند: در نظر بگيريد جامعه اي را كه بر اثر تبليغات پوشالي، خود را در يك قدمي پيروزي مي بيند ولي به خاطر حقيقت جاري در جامعه نمي تواند به اهداف بلندپروازانه و به دور از واقعيت خود برسد. چنين جامعه اي دچار چه احساس ناكامي تلخي خواهد شد! ناكامي در رسيدن به هدف خود و سرخوردگي بعد از آن.

4-دشمن در لباس دوست ظاهر مي شود و فرصت برنامه ريزي شما را به زمان سرگرم كردن شما به مسائل بي مايه تبديل مي كند: نوشته هاي سياسي احساسي فرصت بسيار مناسبي را در اختيار فريبكاران و فتنه گران قرار مي دهد تا، در لباس دوست، يا از راه مطلوب توصيف كردن وضعيت جنبش و جامعه، به شما يك فضاي ايده ال براي مبارزه را القا كنند و يا با ارايه نوشته هاي احساسي بي فايده شما را شاد و دلگرم و مجذوب خود می كنند. بدين سان فرصت برنامه ريزي شما را تبديل به زمان خواندن نوشته هاي بي مايه يا فريب كارانه خود مي كنند.
اين شيوه گاه به گاه توسط خود حكومت به كار گرفته مي شود كه به اصطلاح به آن جنجال آفريني خبري براي انحراف افكار عمومي مي گويند. اما بايد متوجه بود كه در اين روزها خطر اصلي در فضاي مجازي از جانب كساني است كه با نوشته هاي حتي به ظاهر استراتژیک خود، ولي در واقع احساسي و بي مايه، خود را دوست شما جا مي زنند و شما خواسته يا ناخواسته سرگرم آنها و مطالب آنها مي شويد و یا حتی بدتر در پی تحقق بخشیدن به پیشنهادات غیر عملی آنها بر می آیید.

5- فضاي وب را زرد و بي مايه مي كنند و باعث مي شوند تحليل هاي درست و واقعي فرصت خودنمايي نداشته باشند: در نهايت، پراكندن بيش از حد نوشته هاي سياسي احساسي در فضاي مجازي مانع ديده شدن تحليل هاي درست و واقعي مي شوند. در نظر بگيريد اگر فضاي مجازي زرد، احساسي و بي مايه گردد نه تنها نويسندگان و تحليلگران واقعي از آن فضا رانده مي شوند كه معدود تحليل هاي ارائه شده هم در لابه لاي انبوه ابراز احساسات غير واقعي و يا حتي واقعي گم خواهند شد و جايي براي ديده شدن نخواهند يافت.

باور داشته باشيد كه مبارزه ي بدون نقد، تحليل و ارزيابي مبارزه اي محكوم به شكست است. هوشيار باشيد كه اين روز ها روزهاي نقد و ارزيابي است و نه روز هاي تجمعات كور و اهداف بزرگ احساسی دست نيافتني.


ادامه مطلب

نتیجه آماری همه پرسی «واکنش جنبش سبز به روز جهانی زنان»

تگها ، ، |۱۳۸۹ فروردین ۲۹, یکشنبه


مقدمه: نتیجه آماري همه پرسی واکنش جنبش سبز به روز جهانی زنان پیش روی شماست. آماده شدن نتیجه بیش از آنچه پیش بینی کرده بودیم زمان برد که امیدواریم در آینده در زمان کوتاه تری بتوانیم نتیجه همه پرسی ها را منتشر کنیم. نتیجه ی پیش رو ی شما تنها گزیده ای است از آنچه می توان از داده های جمع آوری شده محاسبه کرد. فایل اکسل و همین طور صفحه اصلی نتایج در زیر آدرس داده شده اند. شما می توانید نتایج آماری بسیار دیگری را خود از فایل داده ها بیرون بکشید.

در مورد خود همه پرسی باید گفت که این بار نتوانستیم آن جور که باید و شاید توجه کاربران را به آن جلب کنیم. با آنکه در همه پرسی پیشین خود موفق به جذب 1083 نفر شده بودیم در این همه پرسی در مجموع 182 نفر شرکت کردند. علت اصلی چنین اختلاف شرکت کننده ای را در کمک بالاترین به همه پرسی پیشین می دانیم. در آن همه پرسی لینک همه پرسی توانست در مدت خوبی در صفحه اول و شاید هم در موضوعی داغ باقی بماند که این خود موجب گرفتن رای بسیاری در آن زمان شد.

در زیر بیشتر، نگاه آماری به نتیجه همه پرسی داشته ایم. چند مورد هم نظر مقایسه ای کوچکی انجام داده ایم. بسیار خوب خواهد بود اگر خوانندگان خود شروع به تحلیل نتیجه ها کنند و با نگاهی انتقادی به واکنش جنبش سبز به روز جهانی زنان و از آن مهمتر به خود مساله زنان نگاه کنند.

برای مثال در پرسش هفتم با آنکه بیشترین شرکت کنندگان به تجمع در پارک اختصاص رای داده اند ولی با توجه به دستگیری هایی که در سال های پیشین در پارک ها روی داده است می توان استدلال کرد که پارک بهترین گزینه برای گرامی داشت روز جهانی زنان نیست. این خود جای پرسش دارد که چرا باور عمومی با واقعیت تفاوت دارد؟ آیا این به دلیل کمی توجه ما و به تبع آن کم دانستن ما از وضعیت زنان و مشکلات آنها نیست؟

با امید دنیایی بهتر و عادلانه تر برای همه.

نتیجه ها:




1- نتيجه آماري خودكار توليد شده توسط گوگل

1- فایل html داده ها از گوگل

2- فایل Excel داده ها برای دانلود


سوال 1:
تعداد زنان شركت كننده: 67
تعداد مردان شركت كننده: 115

سوال 2: مردان و زنان يه يك نسبت فكر مي كنند كه زنها آنقدر که برای جنبش سبز هزینه داده اند، در تصمیمگیری ها شرکت داده نشده اند (70 درصد در هر گروه)
سوال 3: ولي با اين حال هر دو گروه به يك ميزان معتقدند كه اهداف جنبش سبز لزومن اهداف جنبش زنان را در مي گيرد (95 درصد)

سوال 4: زنان قريب به اتفاق (95 درصد) نابرابري جنسيتي در قوانين را بزرگترين مشكل خود دانسته اند، در حالي كه اين درصد براي گروه مردان 86 درصد است. از طرف ديگر دومين مشكل از نگاه زنان خشونت رواني است (68 درصد) در حالي كه مردان دومين مشكل زنان را حجاب اجباري دانسه اند (70 درصد). جالب انكه هر دو گروه خشونت فيزيكي را آخرين مشكل زنان دانسته اند (49 درصد زنان در برابر 46 درصد مردان). در اين ميان كمترين درصد مربوط به باور مردان به وجود خشونت فيزيكي عليه زنان بوده است با 46 درصد. در مورد سوال 4 لازم به توضیح است که امکان انتخاب چند گزینه همزمان با هم وجود داشته است. بنابراین مجموع درصد ها از 100 بیشتر است.

سوال 5: اكثريت زنان (68 درصد) و مردان (81 درصد) تبليغ خود براي روز جهاني زنان را ناكافي و ضعيف توصيف كرده اند. از طرف ديگر 28 درصد زنان و 11 درصد مردان به نسبت از كاركرد خور براي روز جهاني زنان رضايت داشته اند. بنابراين مي توان گفت زنان در مجموع از كاركرد خود رضايت بيشتري داشته اند.

سوال 6: از طرف ديگر زنان بيش از مردان معتقد بوده اند كه كاركرد كلي جنبش در رابطه با روز جهاني زنان ضعيف بوده است (65 درصد زنان در برابر 53 درصد مردان). در حالي كه هر دو گروه تقريبن به يك اندازه كاركرد كلي جنبش را در رابطه با روز جهاني زنان قابل قبول ارزيابي كرده اند (32 درصد زنان در برابر 36 درصد مردان).
مقايسه سوال 5 و 6 نشان مي دهد مردان با انكه بيش از زنان كاركرد شخصي خود را ضعيف توصيف كرده اند، ولي از كاركرد كلي جنبش در رابطه با روز جهاني زنان بيشتر رضايت دارند.

سوال 7: بهترين پيشنهاد براي مراسم روز جهاني زنان هم از ديد زنان (34 درصد) و هم از ديد مردان (30 درصد) تجمع در پارك بوده است. دومين پيشنهاد از ديد زنان با 23 درصد پخش گل و شيريني بوده است در حالي كه از ديد مردان با 29 درصد راهپيمايي هاي پراكنده بوده است. جالب آنكه كمترين امتياز ازديد هر دو گروه شامل رفتن به كوه بوده است (زنان 3 درصد در برابر مردان 4 درصد).

ادامه مطلب