پایان بازی «مجوز» در جمهوری اسلامی و عواقب آن

تگها ، ، |۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

در اين نوشته ابتدا به بررسي چرايي و چگونگي در خواست صدور مجوز راهپيمايي 22 خرداد از سوي موسوي و باقي اصلاح طلبان مي پردازيم و در انتهاي نوشته امكان ادامه چنين روندي را در جنبش سبز بررسي مي كنيم.

الف: مروری بر آنچه در درخواست مجوز برای راهپیمایی ۲۲ خرداد روی داد

موسوی و کروبی که در دیدار نوروزی شان بر راهپیمایی ۲۲ خرداد تاکید کرده بودند، در تاریخ ۱۰ خرداد از استانداری تهران درخواست صدور مجوز نمودند و به دنبال آن در تاریخ ۱۳ خرداد هشت حزب اصلاح طلب نیز از وزارت کشور برای همان راهپیمایی درخواست صدور مجوز نمودند[۱].

با آنکه از دید عموم احتمال صدور مجوز برای راهپیمایی ۲۲ خرداد از سوی وزارت کشور نزدیک به صفر بود، اما تاکید چندین باره موسوی و کروبی بر آن راهپیمایی در طول بازه ای ۴۵ روزه این امید را در دل سبزها به وجود آورد که اصلاح طلبان، و در راس آنان موسوی و کروبی، بر انجام این راهپیمایی مصمم هستند.

از سوی دیگر وقتی در روزهای منتهی به ۲۲ خرداد بر همگان - البته گویا به جز اصلاح طلبان- روشن شده بود که مساله صدور مجوز منتفی است[۲]، و اینکه موسوی و کروبی در مورد وضعیت عدم صدور مجوز با ابهام سخن گفته بودند، و نیز اینکه این دو نفر بارها بر رعایت قوانین تاکید کرده بودند، بسیاری در جنبش با وجود علاقه به ابراز مخالفت با کودتاچیان، در مورد انجام راهپیمایی به شک و تردید افتاده بودند.

در نهایت بعد از نامه نمایندگان احزاب اصلاح طلب مبنی بر تصمیم نهایی وزارت کشور بر عدم صدور مجوز، موسوی و کروبی در بیانیه ای مشترک تنها دو روز مانده به ۲۲ خرداد از لغو راهپیمایی در این روز سخن گفتند[۳]. در این زمان جنبش با واقعیت سکوت و حتی مخالفت بیشتر چهره های شاخص آن با راهپیمایی۲۲ خرداد مواجه شد[۴].

در ادامه به بررسی ابعاد مختلف این رد درخواست مجوز می پردازیم.

ب: دلیل عدم صدور مجوز ۲۲ خرداد؛ اشکالات اداری یا بهانه‌های سیاسی؟

وزارت کشور در ابتدا چندین اشکال اداری بر درخواست مجوز احزاب اصلاح طلب وارد کرد. نباید از این نکته غافل بود که بیشتر اشکالات اولیه وزارت کشور با اینکه با اهداف سیاسی گرفته شده بود، در واقع اشکالات به جا و درستی بودند؛ اشکالاتی از قبیل مشخص نبودن سخنرانان، انتظامات، شعارها، معرفی نماینده گروه و از همه مهمتر حضور نماینده گروه و تعهد کتبی او مبنی بر عدم حمل سلاح[۵]، که در قوانینی که اتفاقن خود میرحسین آنها را به تصویب رسانده بود ذکر شده بودند.

احزاب اصلاح طلب بعدتر این اشکالات را به نوعی برطرف کردند ولی آنچه آشکار است «سرسری گرفتن» ابتدایی بهانه تراشی های کاملن قابل پیش بینی وزارت کشور از سوی افراد و احزابی است که تا به حال حرکت جنبش سبز را تنها در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی جایز دانسته اند.

گذشته از ایرادات اداری بالا آنچه آقایان قدیانی و شکوری راد، به عنوان نماینده های احزاب اصلاح طلب، نیز بر آن اذعان کردند اراده قوی وزارت کشور مبنی بر ندادن مجوز به مخالفان دولت در هر شرایطی بود. نماینگان احزاب اصلاح طلب در ۲۰ خرداد نوشته اند:

«بر اساس گفتگوهای انجام شده، محرز شد که تصمیم قطعی و نهایی در وزارت کشور بر عدم صدور مجوز است ولی برای این تصمیم دلایل قانونی تراشیده می شود .آقای مشکینی در پاسخ به سوال مشخص ما که اساسا آیا شما حاضر هستید به مخالفان دولت اجازه راهپیمایی بدهید اعلام کرد که ما برای کسانی که مخالف چه و چه و چه هستند هرگز مجوز صادر نخواهیم کرد.»

پس از اين نامه بود كه موسوی و کروبی در بیانیه ۲۰ خرداد خود، راهپیمایی ۲۲ خرداد را که در ۴۵ روز پیش از آن بر آن تاکید کرده بودند به راحتی لغو کنند.

در ادامه به سرنوشت درخواست مجوز در آينده جنبش می پردازیم.

ج: ادامه مبارزه جنبش سبز؛ رعایت تفسیرهای دل‌بخواهی کودتاچیان از قانون یا تحمیل اراده مردم بر سرکوبگران؟

لغو نابهنگام راهپیمایی و تنها دو روز مانده به ۲۲ خرداد، از نگاهی نمایانگر به بن بست رسیدن آن طیفی در جنبش سبز بود که هرگونه اعتراض مدنی جنبش را تنها در چارچوب قوانین حکومت فعلی تعریف می کند؛ قوانینی که یا اصلن اجرا نمی شوند و یا با تفسیرهای دل‌بخواهی کودتاچیان به تمامی به نفع خود کودتاچیان مصادره شده است.

از این روی، هر چند لغو دیرهنگام راهپیمایی ۲۲ خرداد توسط موسوی و کروبی که باعث ناهمانگی و دودستگی در جنبش در آن روز شد می‌تواند «بدی مدیریت» نیز تعبیر شود اما در اتفاقی نیکو باعث روشن شدن وضعیت موجود نیز شد. با اعتراف وزارت کشور مبنی بر مخالفت با دادن هر گونه مجوزی به مخالفان، روشن شد که در یک سوی ماجرا حکومتی قرار دارد که با مصادره به مطلوب کردن قوانین و یا جلوگیری از اجرای آنها راه هر گونه اعتراض مدنی را در چارچوب قوانین خود بسته است، و در سوی دیگر مردمی قرار دارند که تا به حال صبورانه برای بیان اعتراض مدنی خویش هزینه‌های فراوانی داده اند.

در این میان اما جایگاه اصلاح طلبان و در راس آنان موسوی و کروبی نامشخص است. این پرسش پیش می آید که اگر جنبش در آینده و بنا بر مناسبتی خاص دوباره تصمیم به راهپیمایی گرفت آیا بازی درخواست مجوز دوباره از سوی اصلاح طلبان تکرار خواهد شد؟ آیا اصلاح طلبان و به ویژه موسوی و کروبی، همگام با مردم، از درخواست مجوز از كودتاچيان صرف نظر خواهند كرد و یا با پافشاري بر پايبندي به قانون در میدان بازی کودتاچیان زمین گیر مي‌شوند؟

سخن پایانی: با اعتراف نمایندگان احزاب اصلاح طلب مبنی بر وجود اراده ای قوی در حکومت مبنی بر عدم صدور مجوز راهپیمایی، این نکته روشن شده است که «فعالیت در چارچوب نظام» عملن به بن‌بست رسیده است و اصلاح طلبان دیگر نمی توانند با ذکر اینکه فقط در چارچوب نظام فعالیت خواهند کرد به حیات سیاسی خود ادامه دهند. در واقع چارچوب نظامی که اصلاح طلبان از آن یاد می کنند آنقدر کوچک شده است که موسوی و کروبی هم در آن جایی ندارند، و اینجاست که موسوی و کروبی باید تصمیم بزرگ خود را بگیرند؛ آیا با اصرار بر ماندن در «چارچوب نظام» همراه با آن زمین‌گیر و غرق خواهند شد؟ و یا با پیوستن هرچه بیشتر به مردم و ناديده گرفتن «قوانینی که هیچ گاه به نفع جنبش اجرا نخواهند شد» به عنوان نماینده های برگزیده جنبش همچنان به راهنمایی آن خواهند پرداخت؟







ادامه مطلب

هم وطنان‌مان را به دست متجاوزان گشت ارشاد نسپاریم!

تگها ، ، |۱۳۸۹ تیر ۷, دوشنبه

اعلامیه جهانی حقوق بشرانسان ها در برابر یکدیگر مسول اند و باید از حقوق و آزادی یکدیگر دفاع کنند.

در نوشته پیشین‌مان گفتیم که یکی از موثرترین راه های مبارزه با گشت ارشاد «محاصره و در موضع ضعف قرار دادن» آنان در هنگامی است که فردی توسط آنها گرفتار شده است. در این صورت یادآور شدیم بهترین کمک مردم به فرد گرفتار شده آن است که با حلقه زدن پیرامون ماموران گشت ارشاد،‌ آنها را به پرسش بگیرند و در مورد حق آزادی پوشش افراد یا هر مورد چالشی دیگری که به فکرشان می رسد از ماموران سوال کنند تا تجمعی خودکار پیرامون ماموران گشت ارشاد شکل بگیرد و ناچار از عقب نشینی و فرار شوند[۱].

هم وطنان‌مان را به دست متجاوزان گشت ارشاد نسپاریم!



[۱] در اتفاقی که ۳ تیر ۱۳۸۹ در رشت افتاد نیز مردم با جمع شدن دور گشت ارشاد و «هو کردن» آنها توانستند در یک اقدام سریع با نشان دادن همبستگی خود در برابر ماموران،‌ ماشین گشت ارشاد را فراری دهند.
ادامه مطلب

پیروزی مردم بر گشت ارشاد مبارک باد!

تگها ، ، ، |۱۳۸۹ تیر ۴, جمعه
همانطور که در مطالب پیشینمان[۱] گفتیم، به باور ما مبارزه با گشت ارشاد و برای حق آزادی انتخاب پوشش، باید به بخش مهمی از مبارزات دموکراتیک جنبش سبز تبدیل شود. به طور مشخصتر نیز در مطلب «راهکارهای جمعی مبارزه با گشت ارشاد» سعی کرده‌ایم با استفاده از تجارب موفق و ناموفق پیشین مبارزات مردمی، جمع بندی کوتاهی از روشهای مختلف مبارزه با گشت ارشاد ارایه کنیم.

در آن مطلب از اهمیت «اعتماد به نفس» صحبت کردیم، از اهمیت «استراتژی خرید وقت توسط فرد گرفتار شده» گفتیم و از اینکه «سیاست محاصره و در موضع ضعف قرار دادن گشت ارشاد توسط حلقه مردم» بسیار موثر واقع خواهد شد.

ماشین گشت ارشاد در حالی که شیشه عقب آن توسط مردم خرد شده است به سرعت از محل فرار می کند. 

دیروز مردم شهر رشت نشان دادند که به خوبی از اهمیت این مبارزه و از قدرت نیروی جمعی خود آگاهند!

این پیروزی بر همه مبارک باد!
------------------------------------

گزارش زیر را یک شاهد عینی که خود در محل حضور داشته است فرستاده است[۲]:

«حدود ساعت ۸ دیروز ۳تیر توی مطهری رشت یک ماشین گشت ارشاد به یه دختر خانم گیر داد و میخواست سوار ماشینش کنه که با مقاومت خود دختر خانم و مادرش رو برو شدن. مادر دختر رفت جلوی گشت ارشاد و گفت باید از جنازه من رد بشید تا دختر منو ببرید. یه مامور که سوار الگانس پلیس بود از ماشین پایین اومد و با باتوم به مادر اون دختر ضرباتی رو زد که این امر با واکنش غیر قابل تصور مردم روبرو شد. اول مردم با "هو" کردن اعتراض خودشون رو نشون دادند ۳۰ ثانیه نگذشته بود که مردم به سمت ماشین الگانس و گشت ارشاد حمله ور شدند و مامورها فرار کردند مردم با خُرد کردن شیشه الگانس و حمله با اونا باعث ترس مامور ها شدند به صورتی که دیگه جرات نکردند در محل بمونند. تا به حال توی مطهری چنین جمعیتی ندیده بودم(از ۴راه میکاییل تا صیقلان پر از مردم معترض بود). این وضعیت تا چندین دقیقه ادامه داشت تا اینکه گارد ویژه با گاز اشک آور و باتوم وارد عمل شد و ظاهرا فردی که باعث شکسته شدن شدن بنز پلیس شد دستگیر شد.»


فیلم هو شدن گشت ارشاد و درگیری مردم رشت با آنها که منجر به فرار گشت ارشاد شد.


سعی خواهیم کرد به زودی بررسی انتقادی و دقیقی از اتفاق مهم دیروز ارایه کنیم.


[۱] در مطلب مبارزه با «گشت ارشاد»؛ دفاع از حق انتخاب آزاد پوشش و عاملی برای همبستگی جنبش سبز نشان دادیم که چرا مبارزه با گشت ارشاد لزومن در چاچوب آرمان های جنبش سبز قرار می گیرد و چگونه موجب همبستگی مردم در جنبش می شود. همچنین در مطلب برای دفاع از آزادی و حرمت انسانی خواهرانمان، چه لزومی دارد تا تجمع 22 خرداد صبر کنیم؟ نیز تاکید داشتیم که مبارزه با گشت ارشاد به زمان و مکان خاصی محدود نیست و باید در اولویت های مبارزات جنبش سبز قرار گیرد.

[۲] این گزارش در تاریخ ۴ تیرماه ۱۳۸۹ در سایت بالاترین آمده است.
ادامه مطلب

پوستر «آسمان از آن ماست»؛ در دفاع از آزادی پوشش

ادامه مطلب

۲۲خرداد و چشم انداز جنبش سبز: ضرورت ارتقای هماهنگی و تشکیل گروههای کوچک

تگها ، ، |۱۳۸۹ خرداد ۲۹, شنبه

در این نوشته نگاهی گذرا به وضعیت جنبش سبز از ۲۲ بهمن تا به امروز خواهیم انداخت و در ادامه با تحلیل روزهای نزدیک به ۲۲ خرداد و خود آن روز به بررسی نقطه ضعف های جنبش و ارایه راهکارهایی برای برطرف کردن آن نقطه ضعف ها خواهیم پرداخت.


اتحاد و هماهنگی برای غلبه بر مشکلات

مقدمه: عدم موفقیت جنبش سبز در نمایش اعتراضش در ۲۲ بهمن، پرسشهای بسیاری در رابطه با چگونگی ادامه جنبش اعتراضی سبز مطرح کرد. اگر پیش از این، تجمعات خیابانی راهکار اصلی و قدرتمند جنبش برای ایجاد تغییراتِ مورد نظرش محسوب میشد، ۲۲ بهمن کارایی این راهکار را به طور کلی زیر سوال برد و ضرورت طرح راهکارهایی دیگر را پیش کشید. بدین ترتیب، جنبش سبز وارد مرحله جدیدی از حیات خود شد، مرحله ای که، بسته به کارکرد و واکنش جنبش، می‌تواند به مرحله‌ای از رشد و خلاقیت جنبش تبدیل شود و یا اینکه در یک تراژدی غم‌انگیز پایان جنبش را رقم بزند. در همین رابطه، اعدام فرزاد کمانگر و عدم توانایی جنبش سبز در نشان دادن اعتراضی بزرگ و هماهنگ که بایسته آرمان ها و اهدافش باشد، نشان داد که بحران جنبش سبز جدی تر از آن است که بتوان به تغییر خود به خودی شرایط، امید داشت.

یک: وضعیت سیاسی سبز ها در روزهای قبل از ۲۲ خرداد

در چنین فضای سرد، بی برنامه و گاهی نا امید کننده بود که طرح زودهنگام تجمع ۲۲ خرداد از سوی موسوی و کروبی شوری تازه، به خصوص در دل فعالین پرشورتر جنبش، پدید آورد. با این وجود و متاسفانه، ۲۲ خرداد بیش از آنکه بتواند موجب تقویت و همبستگی جنبش سبز شود، خود به عاملی برای دودستگی جنبش بدل شد[۱]؛ از سوی موسوی و کروبی تجمع ۲۲ خرداد بسیار دیر و بدون ارائه دلایلی روشن و کافی، لغو شد و برخلاف تمامی تجمعات گذشته، محافل پرنفوذی در جنبش سبز نیز، سبزها را به عدم حضور خیابانی در این روز تشویق میکردند.

در چنین فضای پرابهامی[۲] بود که هزاران فعال سبز تصمیم گرفتند خیابانها را به سرکوبگران واگذار نکنند و با حضور هوشیارانه خود نشان دهند که شعله های اعتراضی هنوز خاموش نشده و جنبش سبز به حیات خود ادامه می‌دهد. هرچند فرصت اعتراض دست نداد، اما دیدار پنهانی و همراه با سکوت «عاشقان سبز» در خیابانهای چند شهر مهم کشور موجب بالا رفتن روحیه این معترضان شد و نوید آینده ای بهتر را داد.

در کنار این جنبه مثبت، یعنی حضور شجاعانه و جمعی معترضین در خیابانها، نمی‌توان این نگرانی برحق بسیاری از سبزها را نیز نادیده گرفت که به علت عدم وجود هماهنگی معترضین در ۲۲ خرداد، کودتاچیان در سرکوب تجمع ۲۲ خرداد موفقیتی نسبی داشته اند.

در ادامه وضعیت جنبش را از نگاهی دیگر و در خود روز تجمع ۲۲ خرداد بررسی می کنیم و به ارایه راه حل هایی برای ضعف های موجود می پردازیم.

دو: وضعیت استراتژیک سبزها و سرکوبگران در ۲۲ خرداد

تجمع ۲۲ خرداد به عنوان آخرین عرصه جدی رو در رو قرار گرفتن دو اردوی کودتاچیان و سبزها نیز می‌تواند تعبیر شود. در ادامه وضعیت خیابانهای محل تجمع ۲۲ خرداد را از دو زاویه بررسی می کنیم.

وضعیت کودتاچیان در ۲۲ خرداد: در اردوگاه کودتاچیان، تمام قوای سرکوب تجهیز شده بودند و جدای از مسائلی چون تجهیزات که در جای خود بسیار مهم است، بخش های مختلف اردوگاه کودتاچیان با هم هماهنگ بودند.

وضعیت سبزها در ۲۲ خرداد: در اردوگاه جنبش سبز، علی رغم حضور هزاران فعال پرشوری که در بدترین شرایط سرکوب هم به فعالیت اعتراضی شان ادامه داده اند و همچنین حضور بالقوه میلیونها معترضی که در کمین فرصتهای بهتری برای بیان اعتراضشان هستند، هماهنگی لازم وجود نداشت؛ هماهنگیی که اگر وجود می‌داشت، به این معترضین امکان می‌داد راهکارهایی نو برای ادامه مبارزاتشان پیدا کنند.

به باور ما، همین فقدان هماهنگی که خود ریشه های عمیق تاریخی، فرهنگی و سیاسی دارد، معضل اصلی جنبش سبز بوده و برطرف کردن آن می‌بایست مورد توجه همه افراد جنبش قرار گیرد. جنبش می باید با تقویت و هدفمند کردن روابط عمدتن خودجوشی، که از نگاهی مهمترین داشته و سرمایه فعلی جنبش نیز است، معضل فقدان هماهنگی و کار گروهی را میان خود برطرف کند و به مرور راهکارهایی نو را برای ادامه اعتراضات عرضه کند.

در ادامه به بررسی راهکارهایی می پردازیم که می توانند باعث تقویت این روابط خودجوش شکل گرفته در جنبش سبز شوند.

سه: راهکارهای پیش روی جنبش سبز برای تقویت روابط خودجوش شکل گرفته در آن

در زیر نکاتی را بررسی می کنیم و راهکارهایی را پیشنهاد می‌دهیم که توجه یا عمل به آنها می‌تواند باعث تقویت روابط خودجوش شکل گرفته در جنبش و به تبع آن ایجاد یک نوع هماهنگی قدرتمند «درون-جامعه ای» در آن شود. روشن است که هدف ما در اینجا بیشتر از آنچه که یک حرکت آنی و نمایشی در خیابان ها باشد، تجربه یک زندگی دموکراتیک و زندگی یک راه و شیوه آزادی خواهانه است. ما بر این امیدیم که پیمودن راهی دموکراتیک و زندگی مبتنی بر استاندارد های آن بتواند در نهایت و با کمترین میزان خطر و ریسک ما را به پیروزی علیه کوتاچیان و مهمتر از آن استبداد داخلی رهنمود سازد.

(۱) تشکیل گروه‌های کوچک: تشکیل گروههای کوچک میان فعالینی که در زمانی کافی شناخت لازم از یکدیگر پیدا کرده اند، می‌تواند قدم اساسی و ابتدایی برای یک حرکت نهایی سراسری در جامعه باشد. در واقع، گروههای کوچک می‌توانند ابزاری را در اختیار فعالین سبز قرار دهند که با آن بتوانند، با همفکری با یکدیگر، خلاقانه راهکارهایی نو برای بیان اعتراضشان بیایند و اجرا کنند.

(۲) نقد درونی: یک اشتباه رایج در این مرحله از جنبش، عدم توجه کافی آن به حل معضلات درونی و نقد کارکرد خویش در این یک سال است. متاسفانه به نظر می رسد توجه بیشتر جنبش در این مدت صرفن بر مبارزه مستقیم با کودتاچیان متمرکز بوده است تا نقد طرح ها و راهکارهای انتخاب شده و بررسی میزان کارکرد آنها. برای مثال در چند ماهه گذشته طرحهایی مانند نمایشگاه سبز، رفتن جمعی سر مزار شهدا و ... داده شده، که عملاً نه تنها جنبش را به پیش نبرده‌اند، که موجب گسترش بیش از پیش ناامیدی و همچنین دستگیری تعدادی از فعالین ارزشمند [۳] در جنبش نیز شده‌اند.

(۳) کارهای کوچک و کم هزینه: پایین اوردن انتظار و انجام کارهای عملی به ظاهر کوچک، هم در گسترش آگاهی ها موثر است و هم به مرور هماهنگی و توان انجام کار گروهی را در جنبش سبز بالاتر می‌‌برد. برای مثال گروههای کوچکی که در بند (۱) آمدند می‌توانند شب نامه ها را به جای توزیع در سطح وسیع، در میان شبکه های کوچکتر دوستان و آشنایان خود توزیع کنند و از دیگر سو بازخوردها و نتایج فعالیتهای گروهی شان در اینترنت مورد تحلیل و بررسی قرار دهند.

(۴) مسائل امنیتی: توجه به مسائل گوناگون امنیتی مانند شناخت درازمدت و کافی فعالین دیگر می‌تواند تضمین کننده امنیت و ادامه فعالیت فرد یا گروه باشد. روابط خودجوشی که در این یکسال در میان سبزها پدید آمده است، مطمئنن مورد توجه کودتاچیان قرار دارد و آنها سعی میکنند با نفوذ در این شبکه های ارتباطی، به شناسایی و اقدام علیه فعالین جنبش بپردازند. بنابراین روشن است که توجه به مسائل امنیتی در مبارزه چقدر می تواند از تلفات انسانی و اجتماعی در جنبش جلوگیری کند در یک نگاه بلند مدت موجب پایداری رابطه ها در جنبش شوند.

(۵) صبور بودن در مبارزه: پیشه کردن صبوری در مبارزه و درک این نکته که قرار نیست اهداف بزرگی از جنبش در کوتاه مدت محقق شود عامل مهمی در امیدوار ماندن در مبارزه است. قطعن به دلایل مختلف تاریخی، فرهنگی و اجتماعی بیشتر ما در پیشبرد کارهای گروهی ضعفهای جدی داریم اما باید توجه کرد که برطرف کردن این ضعفها نیاز به صبوری و زمان کافی دارد. تنها با صبوری و همچنین حفظ ایمان به پیروزی است که می توان در برابر نیرنگ ها و فریب های کودتاچیان ایستادگی کرد.

(۶) خواسته های دموکراتیک و مدنی: توجه به خواسته های مدنی و صنفی زنان[۴]، قومیتها، زندانیان و همچنین پیگیری مسائل حقوق بشر می تواند هم تمرینی دیگر از دموکراسی باشد و هم با نوع فعالیت گروهی که انجام می شود باعث افزایش همبستگی در  جنبش شود. در واقع راهپیمایی ها و تجمع ها تنها یک شیوه از مبارزات دموکراتیک است و دلیلی ندارد برای بیان اعتراض مسالمت‌آمیز تنها آنها مورد استفاده جنبش واقع شوند. در همین رابطه استفاده از تجربه فعالین مدنی و صنفی[۵] می‌تواند بسیار مفید باشد.

سخن پایانی:

با توجه به اینکه مبارزات جدیتر در جنبش باید تنها پس از تجدید قوا و برطرف کردن ضعفهای درونی جنبش انجام شوند، در این نوشته به بررسی عدم هماهنگی در جنبش به عنوان نقطه ضعف عمده کنونی آن و ارایه راهکارهایی برای برطرف کردن آن پرداختیم.  این راهکارها که در بندهای ۱ تا ۶ بالا امده اند از یک سو بر تقویت محتوای سبز - در مقابل نمایش صرف سبز بودن- در جنبش تاکید دارند و از سوی دیگر می توانند باعث پایین آمدن هزینه های انسانی و جانی در جنبش شوند. باشد که نهال امید در دل فعالین سبز به دست سختی ها خشک نگردد و باغ آرزو عاقبت به ثمر رسد.


ذکر این نکته ضروری است که توضیح راهکار های بالا و مانند آنها، هر یک نیاز به بحثهای بسیار بیشتری دارد. از این رو، همینجا از فعالین سبز دعوت می‌کنیم که با نقدها و نوشته های خود به بحث و گفتگو در این زمینه دامن زنند تا بتوانیم به یاری هم راهکارهای بهتر و کاملتری در این زمینه پیدا کنیم و به مرحله عمل برسانیم.




[۱] در حالی که بسیاری از فعالین سبز شرکت در تجمع ۲۲ خرداد را مخالف نظر موسوی و کروبی نمی‌دانستند، برخی چهره های شاخص به صراحت توصیه رهبران را ماندن در خانه تقسیر میکردند.

[۲] در آخرین ساعات مانده به تجمع، تحلیلی تحت عنوان “ماجراجویی دولتی و ضرروت هوشیاری سبزا” از سوی بخش سیاسی سایت کلمه منتشر شد که بدون توضیح روشنی از سبزها خواسته بود “متوجه توطئه قدرت طلبان و خشونت طلبان باشند و کوچکترین فرصت و امکانی را برای آنها فراهم ننمایند تا با بهره گیری از آن به مقاصد شوم خود دست پیدا کنند.”

[۳] برای نمونه، میتوان به نمایشگاه کتاب امسال اشاره کرد که علی رغم تمام تبلیغات تحت عنوان نمایشگاه کتاب، همانطور که قابل پیش بینی بود در جو شدید امنیتی برگزار شد و سبزها نه تنها نتوانستند حرکتی اعتراضی داشته باشند، بلکه منجر به دستگیری تعدادی از فعالین سبز نیز شد

“ سعی کردیم اهمیت مبارزه برای آزادی پوشش را گوشزد کنیم و در مطلب “مبارزه با گشت ارشاد گامی مهم برای مقابله با دیکتاتوری جمهوری اسلامی راهکارهایی نیز برای مبارزه گشت ارشاد ارائه کردیم.

[۵] به عنوان مثال میتوان به دو مورد اخیر اشاره کرد: فعالین جنبش زنان خلاقانه پوشش اجباری شان را به نمادی برای همبستگی و مبارزه با همین پوشش اجباری تبدیل میکنند و صد و پنجاه فعال مدنی و سیاسی و مطبوعاتی کرد از خاموشی هماهنگ چراغ خانه ها در کردستان برای تقویت همبستگی و نشان دادن اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر و چهار زندانی دیگر استفاده کردند.

ادامه مطلب

هدف از پخش فیلم جدید ندا آقاسلطان چه بود؟

تگها ، ، |۱۳۸۹ خرداد ۲۶, چهارشنبه

فیلم جدید ندا آقاسلطان که درست یک روز مانده به ۲۲ خرداد در فضای مجازی پخش و منتشر شد یادآور چندین باره مظلومیت بیکران مردمی بود که به بازخواهی «رای دزدیده شده‌شان» به خیابان آمدند ولی آماج تفنگ‌های از پیش نشانه رفته کودتاچیان و مزدوران آنها قرار گرفتند. اما این فیلم جدید [۱] جنایت کودتاچیان بی حاشیه نیز نبود؛ نکات فراوانی از چگونگی فیلم برداری، کیفیت و حتی زمان پخش در مورد این فیلم ابهام آمیز است که ما در اینجا به تحلیل و بررسی آنها خواهیم پرداخت.


ثانیه ۱۶ فیلم جدید شهادت ندا؛ فیلمبردار توجه خود را به اطراف معطوف کرده است.

بدیهی است هدف ما نه انکار واقعیت مسلم شهادت ندا آقا‌سلطان توسط کودتاچیان، که روشن شدن پیچیدگی های مبارزه با کودتاچیان و سرکوبگران است.

در ادامه، فیلم جدید شهادت ندا آقاسلطان را هم از جهت محتوا و هم از جهت چگونگی پخش آن مورد تحلیل و بررسی قرار می دهیم.

فیلمی با کیفیتی بالاتر از توانایی جنبش

همان طور که همه می‌دانیم ویدیو‌هایی که با دوربین موبایل و یا حتی بعضی دوربین‌های دیجیتال گرفته می‌شوند، کیفیت بالایی ندارند و اغلب (و شاید همه) این فیلم ها، برای نشان داده شدن در یوتیوب باید به فایل‌های فلش تبدیل شوند. نتیجه این روند پایین تر آمدن کیفیت فیلم نهایی است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است:

۱- چرا کنتراست نور و در کل کیفیت این فیلم فلش جدید هنوز بالا است؟ آیا فیلم اولیه چنان با کیفیت بوده است که روند تبدیل به فایل فلش بر آن تاثیر چندانی نداشته است؟

برای پاسخ به این پرسش در ابتدا کمی به مسائل تکنیکی فیلم برداری و عکس‌بردای می پردازیم.

کیفیت تصویر: فیلم جدید به روشنی از کیفیت بالایی برخوردار است. برای توجیه کیفیت بالای فیلم جدید قبل از هر چیز امکان فیلمبرداری فیلم جدید را، توسط دوربین موبایل، بررسی می کنیم. ابتدا باید توجه کرد که در فیلم‌برداری با موبایل دو پدیده پیکسلایزیشن[۲] و لرزش به شدت آزاردهنده هستند. تقریبن هر کس کوچکترین تجربه ای در عکسبرداری با موبایل داشته باشد می داند عکس‌هایی که با موبایل گرفته می‌شوند موج دار و یا پیکسل پیکسل هستند. این رویداد در فیلم‌برداری با موبایل حتی شدت می‌یابد زیرا توان دوربین‌های موبایل کم است و لنز لرزش گیر نیز ندارند، تا جایی که فیلم دارای لرزش می‌شود و کیفیت آن نیز پایین می آید. اما در فیلم جدید شهادت ندا بر خلاف فیلم قدیمی آن، تصویر شارپ و بدون لرزش و موج است. همچنین کنتراست تصویر فیلم جدید بالاست و نویز هم در آن وجود ندارد که می‌تواند نشانه ای از استفاده از دوربینی به غیر از دوربین موبایل برای فیلمبرداری باشد.

کیفیت صدا: ویدیوی جدید از نظر صدا هم کیفیت به مراتب بهتری نسبت به ویدیوی قدیمی دارد. برای مثال به تفاوت موجود در کیفیت صدای موتور ۱۲۵ سی‌ سی‌‌ای که در ابتدای هر دو است دقت کنید؛ در ویدیوی قدمی شهادت ندا که با موبایل نارنجی‌سفید گرفته شده است[۳]، صدای موتور ۱۲۵ سی‌ سی‌ «زیر» به نظر می‌رسد در حالی که در ویدیو‌ی جدید، صدا بم‌تر و واقعی‌ تر است. این تفاوت تنها در صورتی‌ امکان دارد که صدا در ویدیوی جدید توسط میکروفون‌های بزرگتر و با کیفیت‌تر و همچنین از کانال‌های متفاوت گرفته شده باشد. در وضعیتی متفاوت، ورودی میکروفون موبایل معمولا روزنه ای کوچک است که تنها یک کانال را تشکیل می‌دهد و نمی تواند همه فرکانس‌های موجود در صدا را ضبط کند که در نتیجه صدای ضبط شده زیر تر به نظر می رسد.

با این حساب و با احتمال بسیار بالایی با توجه به کیفیت بالای صدا و تصویر در فیلم جدید، می توان گفت که ویدیوی جدید شهادت ندا با دوربینی به غیر از دوربین موبایل تهیه شده است.

فیلمبردار حرفه‌ای و بی‌احساس

نکته‌ی دیگر فیلم جدید، فیلمبرداری بی‌هیجان آن است. وقتی دیدن تصویر به خون‌ غلطیده ندا هنوز بعد از این همه مدت منقلب کننده است و در حالی که شهادت ندا در همان روزهای ابتدایی که جنبش در اوج احساسات خود بود اتفاق افتاد، در فیلم جدید فیلمبرداری را می بینیم که به راحتی از صحنه شهادت ندا می گذرد و نگاه خود را به اطراف و در واقع به شاهدان شهادت ندا معطوف می کند. این رفتار فیلمبردار وقتی در چارچوب شرایطی که گفته شد قرار بگیرد اگر نه غیر عادی ولی سنگدلانه می نماید. به عبارت دیگر، صحنه قتل برای فیلمبردار خیلی‌ بدیهی‌ و معمولی‌ بوده است و مردن فردی جلوی چشمانش بی اهمیت.

با کنار هم نهادن ویدیو قدیمی‌ و جدید می توان نتیجه گرفت که فیلمبردار ویدیو جدید قبل از جمع شدن جمعیت به دور ندا، بالای سر او حضور داشته است و هنگامی که جمعیت به سمت ندا می‌آید، او از جمعیت دور می‌شود و از همه فیلم می‌گیرد. باید توجه کرد که افراد عادی که به صورت آماتور در تجمعات فیلم می‌گیرند معمولن (و به احتمال زیاد همیشه) با دیدن صحنه‌های خشونت، خود را به مرکز جمعیت می‌رسانند و سعی‌ می‌کنند از رویداد اصلی‌ عکس و فیلم بگیرند و در حالی‌ که اغلب از فشار عصبی و استرس دستشان می‌لررزد، گاه فریاد می‌زنند و گاه برای کمک و نجات پیشنهادهایی ارایه می‌کنند. اما دسته دیگر افراد، فیلمبردارانی هستند که این صحنه ها را برای استفاده بعدی برای سرکوبگران ضبط می کنند و آن قدر این صحنه‌های خشونت را دیده اند که تحت تاثیر قرار نمی گیرند. آنها در عوض بهترین نقطه را برای فیلمبرداری انتخاب می کنند و با اینکه ممکن است از صحنه دور شوند، اغلب تصویر‌های قابل توجه‌ای می‌گیرند.

در اینجا و با دقت در فیلم جدید، می‌توان گفت فیلمبردار در حال دور شدن از صحنه، از افراد پیرامون ندا فیلم گرفته است. او از دوربین‌های دیگر عقب تر ایستاده است تا خود در فیلم‌های دیگر نباشد و با دوربین متفاوتش در فیلم شخص دیگری جلب توجه نکند. این فیلمبردار صحنه خاصی‌ ضبط نکرده است جز صدا و چهره آدم‌های موجود در صحنه و نوع واکنش آنها. حتی خانمی که با مانتوی قهوه‌ای در کوچه جیغ می زند (و احتمالن از وحشت) فرار می کند از چشمان فیلمبردار پنهان نمانده است.

اصالت فیلم و پرش موجود در آن

فیلم جدید شهادت ندا مونتاژ شده است. تصویر جایی بین ثانیه‌های ۲۸ و ۲۹ به ناگاه گسسته می‌شود و از روی ندا به روی خانمی مانتویی منتقل می‌شود. در حالت عادی و در سریع‌ترین حرکت هم، برای چنین انتقالی در تصویر، چرخشی تار و موج‌گون باید در فیلم دیده می‌شد که در فیلم جدید وجود ندارد. این به روشنی نشان می دهد که فیلم جدید دست کاری و تدوین شده است.

زمان پخش فیلم: یک روز قبل از ۲۲ خرداد

زمان انتشار فیلم جدید نیز قابل توجه است. چرا بعد از گذشت یک سال و درست یک روز قبل از ۲۲ خرداد چنین ویدیوی مهم و مشهوری باید منتشر شود؟ این ویدیو، در حالی‌ که در همان روزهای اول شهادت ندا و در کنار فیلم اولیه منتشر شده می‌توانست مدرک و مکمل مناسبی برای همه باشد، چرا با این تاخیر زیاد منتشر شده است؟ آیا صاحب این ویدیو هدف خاصی‌ داشته است و به دلیل دور اندیشی‌ خاصی‌، نتوانسته و یا نخواسته است این ویدیو را منتشر کند؟ نباید فراموش کرد که ویدیویی با این اهمیت و کیفیت و چنان نزدیک به صحنه می‌توانست دنیا را حتی بسیار بیش از آنچه که اتفاق افتاد تکان دهد. کدام دلیل باعث شده است تا صاحب این ویدیو یک سال صبر کند تا ویدیویش را درست یک روز قبل از ۲۲ خرداد و در واقع وقتی که ارزش اولیه خود را ازدست داده است منتشر کند؟

سخن پایانی

با توجه به کیفیت بالای فیلم جدید، بی احساس بودن فیلم بردار آن، دست کاری شدن فیلم، زمان خاص انتشار آن و آنچه که به تفصیل در بالا بیان گردید می توان با احتمال بسیار بالایی گفت که فیلم جدید شهادت ندا در واقع به صورت برنامه‌ریزی شده توسط خود سرکوبگران گرفته شده بوده است و آنها پس از استفاده و تحلیل فیلم، بخشی از آن را به صورت‌ تدوین شده و به جهت تاثیر گذاری بر جنبش در روز قبل از ۲۲ خرداد منتشر کرده اند.

لازم به توضیح است که اینکه انتشار این ویدیو توانست اثر مطلوب منتشرکنندگان آن را بر جنبش بگذارد یا خیر خود بحثی دیگر است که می تواند در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد. اما آنچه در این بین باید مورد توجه جنبش قرار گیرد همان پیچیدگی های مبارزه با سرکوبگران و لزوم هوشیاری در مقابله با نیرنگ ها و فریب های آنان است.




[۱] فیلم قدیمی شهادت ندا را از اینجا و فیلم جدید آن را از اینجا ببینید.
[۲] برای تعریف پیکسلایزیشن (pixelization) اینجا را ببینید.
[۳] این موبایل در ثانیه ۱۱ فیلم جدید قابل مشاهده است.
ادامه مطلب