ماه ها قبل، نیما نامداری، در تشکر از افرادی که برای همدردی با شهادت داییش، بهزاد مهاجر، در مبارزات جنبش سبز، به دیدار خانوادهاش رفته بودند، نوشت: «من از آنها بودم که در سالهای قبل اگر کسی زندانی میشد یا مصیبتی به واسطه سیاست میدید ترجیح میدادم مزاحم خانوادهاش نشوم چون فکر میکردم به اندازه کافی غم و دردسر دارند که حال و حوصله میزبانی آدمهای جورواجور را نداشته باشند. اما با این تجربه اخیر که برای خودم پیش آمد کاملا نظرم تغییر کرد». نامداری، از تجربه شخصی خود، اثر این «همدردیها و تسلابخشیها» را بر خانواده مصیبت دیده «بسیار مثبت» دیده و نوشته است خانواده های مصیبت دیده «احساس بیپناهی» می کنند ولی «همدردی و تکریمی که مردم میکنند عمیقا این خانوادهها را تسلا میدهد».
پوستر تعدادی از زندانیان سبز که در وبسایت کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی
که به تازگی راه اندازی شده است، منتشر شده است.
که به تازگی راه اندازی شده است، منتشر شده است.
مجید توکلی هم در تجربه مشابهی در تشکر از همدردی و توجه مردم نسبت به خود و خانواده اش و اثرات مثبت این همدلی ها، از همان بخش عمومی زندان اوین، خطاب به مردم نوشته است: «امروز چنان شده که سختی و تلخی این چند روز برایم شیرین است و در بیان عظمت همدلی و حمایت مردم سبز سرزمینم زبانم الکن است و... حقیقت ماجرا این است که اشک شوق در برابر این بزرگی انسانیت و ایمان یک ملت تنها بیان گویاست تا تشکر کنم از عظمت مهربانی و همدلی و همراهی و آزادی خواهی و انسانیت همه ی کسانی که ثابت کرده اند دوستانشان را تنها نمی گذارند».
البته این تنها زندانیان یا خانواده های آنها نیستند که از احساس همدردی مردم با خود تسلی می یابند. افراد زیادی در جنبش هستند که آرزو می کنند که «کاش عبدالله مومنی و بقیه کسانیکه دربندند می دیدند که فراموش نشده اند. که فریادهایشان از پشت میله های زندان آنقدر رسا و بلند بوده که به گوش مردم کوچه و خیابان هم رسیده است». این ها آرزوهای شخصی است که در پارکی و بر حسب اتفاق متوجه شده نامه عبدالله مومنی به رهبر جمهوری اسلامی توسط مردم دست به دست و خوانده می شود.
با این حال نباید پنداشت که چنین حمایتهایی به خصوص درباره زندانیان گمنامتر و خانوادههایشان کافی بوده است. متاسفانه این حمایت ها اگر نه انگشت شمار که در مقایسه با توان جنبش سبز بسیار ناکافی بوده است که اگر بودند این حمایت ها «سید ضیاء نبوی» این گونه فراموش نمی شد. یکی از دوستان ضیاء در مورد او که به تازگی به زندان اهواز تبعید شده است گفته است «اگر یك دهم حمایت هائی كه از برخی چهره های سیاسی و دیگر عزیزان دربندی كه احكام آنها به مراتب كمتر از سید ضیاء بود، نسبت به ضیاء هم اعمال می شد اینگونه در حق او بعنوان یك دانشجوی شهرستانی ظلم می شد. حالیا كه بسیاری از فعالین سیاسی و دوستان دیروز ضیاء كه اكنون در خارج از كشور به سر می برند و با نهادهای بین المللی حقوق بشر مرتبط هستند و در كنفراس های مختلف شركت می كنند و حتی كوچكترین اسمی از «سید ضیاء نبوی» نمی برند، گوئی هرگز ضیائی نبوده است».
گلایه و نگرانی فوق درباره زندانیان گمنام جنبش سبز را دکتر محمد ملکی٬ پیر میدان مبارزه و زندان٬ نیز تلختر و شدیدتر چنین بیان کرده است: «من نگران بچهها هستم. الان تعداد زیادی از دانشجویان ناشناس و گمنام در زندان هستند و هیچکس به فکر آنها نیست. فکر نمیکنند که آنها نیز فرزندان این مملکت هستند . . . ولی من کمتر دیدهام این دوستان جنبش سبز دفاع جانانهای از آنان کرده باشند».
اما در این بین خبر خوبی که ازمدتی پیش منتظر آن بودیم، راه اندازی وبسایت کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی بود که به ابتکار بخشی از فعالین مدنی انجام شده است. حرکتی تازه و ابتکاری که امیدواریم بتواند توجه عده ای بیشتری را در جنبش به مساله زندانیان گمنام سیاسی جلب کند.
کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی نوشته است «دراین کمپین میخواهیم زندانیان سیاسی را اعضای خانواده خود به حساب آوریم و روحیه «مسئولیت پذیری» و «دیگردوستی» را در خود تقویت کنیم. از طرف دیگر گذار به دموکراسی در یک جامعه ی استبدادزده جز با تقویت جامعه و مشارکت بلندمدت شهروندان در فعالیت های مسالمت آمیز و مدنی محقق نخواهد شد».
برای فعالیت در کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی می توانید با رفتن به صفحهی عضویت در کمپین و انتخاب «یک» تا «سه» زندانی به عنوان عضو خانوادهی خود به عضویت کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی در آیید. کمپین نوشته است «شما می توانید برای آن زندانی که به عنوان «خویشاوند» یا «دوست» خود انتخاب کرده اید نامه بنویسید، کارت پستال بفرستید، کلیپ درست کنید، پوستر طراحی کنید، نقاشی بکشید، داستان بنویسید، روزنویسی کنید، هر هفته با خانواده اش در ایران تماس بگیرید و قوت قلب بدهید، امضا جمع کنید، برای اش شعر بگویید، کمپین راه بیندازید، خبرهای اش را به گوشِ این و آن برسانید، خوش نویسی کنید، مجسمه بسازید، داستان بنویسید، وبلاگ بزنید، جملاتِ کوتاه بنویسید، عکسِ او را در مکان های توریستی شهر خود نمایش دهید، به سفارت یا کنسولگری ایران در شهر خود نامه ی اعتراضی بنویسید، در برنامه هایی که در شهر شما برگزار می شود نامِ او را بر زبان بیاورید، در مهمانی ها از او یاد کنید، عکس اش را روی دیوار اتاقتان قرار دهید و ده ها موردِ دیگر. در یک کلام با او زندگی کنید و صدای رسای او و خانواده اش باشید».
خود دست اندرکاران کمپین فشار سرکوبگران روی خانواده های زندانیان سیاسی برای عدم انتشار خبرهای مربوط به عزیزانشان را انگیزه ای برای راه انداری این کمپین ذکر کرده اند. اهداف چهارگانهای را که کمپین برای خود برشمرده است نیز بدین گونه است:
۱- همبستگی جهانی با زندانیانِ سیاسی و خانواده های آنان از طریق «عضویت» در کمپین
۲- تلاش جهانی برای آزاد کردن زندانیان
۳- دمیدن روح تازه در کالبد «کم رمق» اما «پر اشتیاقِ» جامعه ی استبدادزده ی ایران از طریق «معنادار» کردن زندگی برای شهروندان
۴- تقویت روحیه «مسئولیت پذیری» و «دیگردوستی» از طریق تمرین و مشارکت شهروندان در یک فعالیت «بلندمدت»، «مسالمت آمیز» و «مدنی»
ما در گروه ۲۳ خرداد ضمن آرزوی موفقیت برای کمپین خانواده بزرگ زندانیان سیاسی، امیدواریم این فرصت مناسب برای همدردی با زندانیان و خانوادههایشان قدر دانسته شود و جنبش حس همدلی و وظیفهشناسی خود را نسبت به یاران دربندش بیشتر از پیش نشان دهد.
لینکها:
0 Comments
ارسال یک نظر