اخیرا محمدعلی ابطحی مطلبی تحت عنوان اجرای قانون اساسی و تعامل درون حاکمیتی نوشته که در آن نظراتی درباره جنبش سبز طرح شده که در جای خود مهم و قابل بحث است، اما جدا از این نظرات شخصی، ایشان به عنوان فردی مطلع، نوشته اند:
«اخیرا از سوی بعضی رهبران جنبش سبز مسئله تعامل درونی در داخل کشورمورد توجه قرار گرفته است... بنا براین، با وجود اصل مشترک اجرای قانون اساسی و حفظ نظام همچنانکه یکی از رهبران جنبش سبز گفته است راهی جز گفتگو وتعامل برای آنها متصور نیست و ایکااش زودهنگامتر و قبل از این همه خسارت ، این راه از هر دو سو مورد توجه قرار میگرفت. در این رویاروئی داخلی و دعوای خانوادگی متاسفانه از فردای پس از انتخابات ریاست جمهوری، افراطیون بیشتر از تجربه داران، مدیریت حوادث را بر عهده گرفتند و ... هر نوع آمادگی برای گفتگو و حل سیاسی قضایای داخلی را مورد حمله قرار می دادند... این دعوت به تعامل را باید به فال نیک گرفت و آن را با توجه به واقعیت قدرت در کشور، راه برون رفت دانست».
«اخیرا از سوی بعضی رهبران جنبش سبز مسئله تعامل درونی در داخل کشورمورد توجه قرار گرفته است... بنا براین، با وجود اصل مشترک اجرای قانون اساسی و حفظ نظام همچنانکه یکی از رهبران جنبش سبز گفته است راهی جز گفتگو وتعامل برای آنها متصور نیست و ایکااش زودهنگامتر و قبل از این همه خسارت ، این راه از هر دو سو مورد توجه قرار میگرفت. در این رویاروئی داخلی و دعوای خانوادگی متاسفانه از فردای پس از انتخابات ریاست جمهوری، افراطیون بیشتر از تجربه داران، مدیریت حوادث را بر عهده گرفتند و ... هر نوع آمادگی برای گفتگو و حل سیاسی قضایای داخلی را مورد حمله قرار می دادند... این دعوت به تعامل را باید به فال نیک گرفت و آن را با توجه به واقعیت قدرت در کشور، راه برون رفت دانست».
به عنوان بخشی از جنبش سبز که در حد توان خود سعی کرده ایم در پیشبرد این جنبش نقش مثبتی داشته باشیم، حق طبیعی خود میدانیم که در اینباره این پرسشها را از مجموعه اصلاحطلبان داخل نظام بپرسیم. با توجه به اینکه اشاره آقای ابطحی به «بعضی رهبران» لزومن به بیش از یک نفر اشاره دارد، لطفن روشن بفرمایید این رهبران چه کسانی هستند؟ و نظر رهبران دیگر جنبش که خود در این مذاکرات حضور ندارند، درباره چنین مذاکراتی چیست؟ همچنین موضوعات مورد مذاکره بااصولگرایان چیست و تا کنون دقیقن چه مذاکراتی انجام شده است؟
آیا حق مردمی که به پای صندوق های رای رفتند تا نماینده های خود را انتخاب کنند این نیست که از علت و همین طور محتوای مذاکرات نماینده هایشان با خبر باشند؟
ناشناس
افکار فردا
بخوانید www.myviewinsky.blogspot.com و www.myviewinsky.wordpress.com مطالب گذشته وبلاگ افکار فردا را در آدرس های
Monday, 5 July 2010
اگر کسی با این وسعت جنایات جمهوری اسلامی "کلمه اصلاح طلبی" را به کار ببرد خائن به مردم است!
امروز اصلاح طلب و غیر اصلاح طلب و بالا و پایین و چپ و راست همه واژگانی بی معنی و تهی است.
همه این جنایات وحشیانه در قبال ملت ایران و مفاسد در چهارچوب جمهوری اسلامی و توسط این حکومت انجام شده است
بدون اینکه پاسخگو باشند باز هم جنایت کرده اند.
نه تنها از جنایاتشان پشیمان نیستند بلکه با خانواده های داغ دار و رنج کشیده حیوانی ترین برخوردها را داشته اند.
می خواهید بدانید ریشه این جنایت ها در کجاست؟
اگر خاتمی یک فرد صادق بود و مردم برایش مهم بودند و اولویت داشتند همان سال 76 یا شاید کمی بعد از آن استعفا می داد و به کنج خانه اش می رفت و می گفت مردم امکان اصلاح نیست.
همه این جنایت های امروز ریشه در روزهایی دارد که سکوت اختیار شد و مردم بازی داده شدند.
تا اینکه دوباره مردم به خیال این اصلاح طلبی دروغین سال 88 به پای صندوق های رای بیایند و ببینند چطور حکومت رایشان را پس می زند و دست به قتل عام و کشتار مردم در شهرها می زند.
هرکسی که هیچ فرقی هم ندارد که می خواهد باشد امروز حرف از اصلاح طلبی بزند یا حافظه سیاسیش پوک و سراسر نشئگی است یا خائنی با شکل گرگی در لباس میش .
جمهوری اسلامی در تمامیتش تمام شده است و هرچه زودتر باید بساط یک رفراندوم برای انتخاب حکومت انجام شود.
آدم هایی که امروز پشت سر مردم نیستند محاکمه شوند و تک تک به جنایت های انجام شده پاسخ دهند و به سزای اعمالشان برسند.
در کجای دنیا حتی یک دشمن خارجی اینگونه جنایات مختلف مرتکب شده است و بدون پاسخ و گستاخی تمام مانده است؟
این که دشمن خارجی است،جمهوری اسلامی به عنوان یک نیروی داخلی و متجاوز به ملت ایران و حقوق،جان و مال و شرفش تجاوز کرده است .
آیا مفهوم این جملات را بررسی کرده اید؟
جمهوری اسلامی در خاک ایران دست به جنایاتی زده است که حتی دشمن خارجی که بر فرض به ایران حمله می کرد انجام نمی داد.
این از ضد ایرانی بودن و نداشتن پایه مردمی جمهوری اسلامی سرچشمه می گیرد.
حاکمیتی که از دزدیدن یک انقلاب مردمی بر سر کار ماند.
حکومتی که از فردای 22 بهمن 57 مجبور به انواع مختلف با مردم بجنگد و دست به کشتار و تولید تروریسم کند.
از فاشیست مذهبی که می خواهد دنیا و بشریت را نابود کند و بر تخت پادشاهی دنیا تکیه بزند که البته با هوشیاری مردم و دنیا در مسیر ساقط شدن برای همیشه است.
جمهوری اسلامی به عنوان یک بازنده سر افکنده در تمام صحنه ها و رسوا شده در چشم مردم ایران و جهان لخت و عور در پیش چشم شما قرار دارد.
حال اگر ذهن شما با دیدن این وسعت جنایات حرف دیگری برایتان تجسم می کند بدون شک در خطایی بزرگ و نابینایی سیاسی شدیدی فرو رفته اید.
جامعه ای که در کمای سیاسی فرو رود محکوم به نابودی است،حال یا با یک فروپاشی داخلی یا حمله خارجی ولی نابودی به دنیال چنین ملتی خواهد آمد و سر سوزنی در این اتفاق شکی نیست.
Posted by vhs at 00:09
۱۵ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۲۰
صدف گفته:
نگویید اصلاح طلبان بگویید سوپاپ اطمینان برای تداوم دژخیمانی به نام "ولایت فقیه" .. خامنه ای فهمیده که نمیتواند با احمدی نژاد ادامه مسیر این حکومت را به پیش ببرد حال با توسل به اصلاح طلبان و تکرار دوران 8ساله آقای خاتمی میخواهد بقای خود را تضمین کند و نه چیز دیگر.مردم هم مشتی ملعبه هستند برای صندوقهای رای.مگر مجلس ششم و هفتم چقدر کارآمد بود؟مگر دوران خاتمی چقدر کارآمد بود؟
۱۵ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۲۱:۰۹
ناشناس
http://yekpanjerebebalatarin.blogspot.com/
۲۴ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۳۶
عليرضا گفته:
سلام رفيق...خيلي خيلي ممنون كه اهمييت دادي و مستند رو دانلود كردي.ميدونم كه خيلي اشكال داشت، ولي خب اگه به دسته كسي برسه كه از همه چي بيخبره فكركنم تاثيرش رو بزاره.من توي بالاترين هم فرستادم ولي انگار لينكهاي +18 خيلي بيشتر از لينكهاي جنبش سبز مورد استقبال قرار ميگيره و خب متاسفانه داغ نشد ولي به جاش توي ياهو و اينجور جاها تبليغ ميكنم. راستي كم پيدا نشدي؟ ديگه از اون مطالب خوف! تو بالاترين نميفرستي....نكنه تو هم دلسرد شدي؟
اينم لينكهايه كه به بالاترين فرستادم!:
http://balatarin.com/permlink/2010/7/18/2125303
و اونيكي:
http://balatarin.com/permlink/2010/7/18/2124761
بازم سر بزن. و البته بازهم ممنونم
۲۹ تیر ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۴۱