برنامه هاي چهارشنبه سوري خانواده ما

تگها |۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه


خونه ما همه برا خودشون تحلیلگر و تئوری پرداز شده اند. بیشترش هم زیر سر محسن سازگارا و آقای چالنگیه. بیچاره نوریزاده از دستشون یه سفر راحت نمی تونه بره. 
اول بشونيد از پدربزرگ
پدر بزرگ سر پرشوری داره. اول که می گه چهارشنبه سوری روز شادیه و اینکه چون این رژیم ذاتن با شادی مخالفه پس ما باید تو این روز همه خانواده رو بیاریم و شادی کنیم. دوست داره همه دختر، پسر ها رو دور هم جمع کنه تا به هم برقصند دور آتیش. حالا کسی نیست بهش بگه این جوون هایی که هر کدوم یک کیلو نارنجک با خودشون دارند رو کی میاد باشون برقصه. رقصیدن با اون ها مثل رقصیدن توی میدون مین می مونه بخدا! ولی گذشته از این حرف ها فکر کنم پدربزرگ دچار فراموشی شده. یادش نیست دختر پسرها نمی تونند دست هم و بگیرند. یه چیز هایی می گفت پارسال آدم قلقلکش می شد. می گفت «یه بار که طوری نیست فرهاد . دست اون آرزو رو بگیر باش برقص شاید هم ازت خوشش اومد...». دختر همکار بابا رو می گفت. همونی که سال به سال به ما یه سلام هم نمی ده.  


ولی مامان مبارز یه چیز دیگه است
مامان تازگی ها افتاده تو مد جنبش ولی میگه «ما خواسته های زنان رو پیگیری می کنیم....» ولی محسن سازگارا هم زیاد گوش می ده. دیروز داشت به خانم همسایه می گفت: «همین جوره. صلاح ما افتاده دست یه مشت جوون تازه کار. این دولت عمدا خبر های وحشتناک راست و دروغ پخش می کنه که مردم رو بترسونه، یه عده جوون احساساتی هم هی اون خبر ها رو این ور اون ور چاپ می کنند و آب به آسیاب «آقا» می ریزند.» یه جوری گفت «آقا»  که طفلک خانم همسایه همچی تکونی خورد و خودش و جمع کرد که آدم فکر می کرد فاطی کماندو جلوش نشسته. مامان ادامه داد که «پدرش بسوزه، اون فلان فلان شده تو نماز جمعه هم که می گه جسد اعدام شده ها رو تو شهر بگردونیم هم می خواد این مردم بترسند و خوش نباشند. خدا ذلیل شون بکنه همه شون رو.»  خانم همسایه چشم هاش چهار تو شده بود ولی خب به روی مامان نمی اورد. 

بابا هم طبق معمول داشت سایت خودنویس رو تو دلش با صدای بلند می خوند:
... در عمل، اگر افراد توانایی نشان دادن واکنش داشته باشند، این نوع از اخبار [وحشتناک] می تواند خون انسانها را به جوش آورد و آنها را برای مبارزه و فعالیت بیشتر برانگیزاند. اما در حالی که تقریبا همه راههای تخلیه خشم مسدود است، برانگیختن خشم در مردم چه سودی دارد؟ و آیا این کار جز سرخوردگی و تحقیر بیشتر، نتیجه ای خواهد داشت؟ ....

من و زهرا هم داریم کم کمک آماده می شیم برای سه شنبه شب. آخه امسال خیر سرمون قراره چهار شنبه سوری برای اولین بار با بچه های کوچه یه جشن حسابی داشته بشیم البته اگه ديناميت ها و نارنجك هاي ناخونده بگذارند.

اين هم كار داداشي براي چهارشنبه سوري: