پرسشهایی از موسوی و کروبی درباره تجمع ۲۲ خرداد

تگها ، |۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه

در این نوشته نقدی خواهیم داشت بر چگونگی دعوت موسوی و کروبی از مردم برای گرامیداشت ۲۲ خرداد.


نخستین بار در اوایل اردیبهشت بود که موسوی و کروبی صحبت از برگزاری تجمع ۲۲ خرداد کردند. آنها با انتقاد از عملکرد دولت در ادامه برخورد‌های خشونت‌بار با مخالفان، خواستار برگزاری راهپیمایی در روز ۲۲ خرداد شدند[۱]. این دعوت به شدت مورد استقبال کنشگران سبزی واقع شد که ماهها منتظر فرصتی برای نشان دادن دوباره قدرت و همبستگی شان بودند.


به تازگی و در دیدار سه خرداد، موسوی و کروبی با تاکید بر اهمیت ۲۲ خرداد [۲]، بار دیگر خواستار صدور مجوز برای راهپیمایی در این روز شده اند.

دعوت اخیر موسوی و کروبی از مردم برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ خرداد را از دو جنبه مورد بررسی قرار میدهیم:

الف: جنبش سبز و تناقض درخواست مجوز قانونی برای تجمعات
موسوی و کروبی عملا و با طرح درخواست مجوز برای تجمع ۲۲ خرداد، نشان داده اند که به ضرورت اخذ مجوز برای تجمعات معتقدند. اما اگر بنا بر اخذ مجوز است، باید گفت تمامی راهپیمایی های ۲۵ تا ۳۰ خرداد که بارها از سوی موسوی و کروبی و دیگران مورد تقدیر قرار گرفته، غیر قانونی انجام گرفته است، زیرا وزارت کشور برای هیچکدام مجوزی صادر نکرده بود.


مهمتر از آن، اینجا این سوال اساسی مطرح میشود که چرا موسوی و کروبی بر اجرای قانونی پای می فشارند که با تفسیرهای سرکوبگرانی که نهادهای قانونی را در تسلط خویش دارند، فضا را برای حرکت جدی و از جمله تجمعات خیابانی غیرممکن میسازد؟

ب: وضعیت جنبش در صورت صادر نشدن مجوز برای تجمعات
اما جدا از تناقض قانونی بالا، مساله مهم دیگری هم مطرح میشود. در گزارشی رسمی که سایتهای کلمه و سحام نیوز از دیدار اخیر موسوی و کروبی ارائه کرده اند، آمده است: “در غیر این صورت [ندادن مجوز] برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد.

در این رابطه، سه پرسش مرتبط از آقایان موسوی و کروبی مطرح می‌شود:

۱- آیا منظور شما از عبارت «برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی، با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند، به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد» برگزار نشدن راهپیمایی و در عوض خبررسانی از طریق شبکه های مجازی می باشد؟ اگر این گونه است چرا به صراحت برگزار نشدن راهپیمایی را بیان نمی‌کنید؟ مگر جریان اطلاع رسانی در فضای مجازی قطع شده است که آن را باید به عنوان راه حل جایگزین خود عنوان کنید؟ و یا منظور شما از اطلاع رسانی فعالیت دیگری خارج از فضای مجازی است که در این صورت باید پرسید چگونه و چطور؟

۲- شما بی شک متوجه نقش مهم خود در جنبش هستید و به همین دلیل هم به روشنی خواستار راهپیمایی ۲۲ خرداد در صورت دادن مجوز شده اید. پس چرا در حالت ندادن مجوز، که به احتمال بسیار بالا هم همین طور خواهد شد، ابهام آمیز سخن گفته اید؟

پرسش ما ریشه در تفسیر های مختلف و متناقض از راه حل جایگزین ولی مبهم شما در حالت ندادن مجوز دارد. ابهام آمیز سخن گفتن شما، موجب تفسیرهای مختلف و نتیجتاً دودستگی مردم و حضور تنها پاره ای از آنها در خیابان در روز ۲۲ خرداد خواهد شد که این فقط باعث سرخوردگی، نا امیدی و حتی خسارت جانی بیشتر مردم می شود. از قضا، در چنین شرایطی، این معمولا با‌انگیزه ترین و کوشاترین بخشهای جنبش هستند که به خیابان خواهند رفت و خود را بی پناه و در معرض تهاجم نیروهای سرکوبگر خواهند یافت؛ اتفاقی که تنها باعث از دست دادن بهترین نیروهای فعال جنبش خواهد شد.

بدین ترتیب چه کسی مسوولیت هرج و مرج در تفسیر پیشنهاد مبهم و جایگزین شما [۳] و حوادث احتمالی ناگوار ناشی از «از دست دادن ابتکار عمل در تصمیم گیری» را قبول خواهد کرد؟

۳- از جنبه ای دیگر، آیا تصور نمیکنید با ارایه پیشنهاد ناشفاف و ابهام‌آمیز خود، این فرصت را در اختیار غرض‌ورزان قرار می‌دهید که با ارائه و جا انداختن تفسیر مطلوب خود در میان کنشگران باانگیزه ولی کم تجربه‌ی سبز، نیروی نهفته در خشم مردم را در خلاف جهت اهداف جنبش هدایت کنند؟

سخن پایانی
بی شک برگزاری تجمعات باشکوهی مانند تجمع ۲۵ خرداد یا روز عاشورا از نقاط عطف جنبش سبز بوده، اما در آستانه برگزاری (احتمالی) راهپیمایی ۲۲ خرداد، تاکید بر این واقعیت ضروری است که راهپیمایی و تجمع تنها راه حل پیش پای جنبش نیست؛ چه زنده بودن یک جنبش به معنی فتح روزانه خیابان ها نیست. سبز بودن بیش از آنکه یک نماد باشد شیوه ای از زندگی است. سبز زیستن هیچ موقع مشروط به آمدن به خیابان تعریف نشده است و اگر در مواردی جنبش چنین کرده، صرفاً برای پافشاری بر عزم خویش برای ادامه راه بوده است.

بعد از تجمع ناموفق ۲۲ بهمن و کاهش شور عمومی برای کنشهای پرهزینه و مشغول شدن کوشندگان جنبش به انتقاد از خود، برگزاری تجمعات خیابانی نیاز به دقت بسیار بیشتری دارد، چرا که در صورت عدم استقبال سراسری مردم از تجمع ۲۲ خرداد، نظاره گر سرکوب گسترده و در نتیجه فراگیر شدن احساس شکست بر کنشگران جنبش خواهیم بود.

در چنین شرایطی، به خصوص نقش رهبری بسیار مهمتر می‌شود، چرا که جنبش سبز مانند هر نهاد اجتماعی-سیاسی دیگری نیاز به راهبری دارد و دلخوشی به بلوغ خود‌به‌‌خودی آن در بزنگاههایی مانند شرایط امروز جنبش، می تواند بسیار خطرناک باشد.

با این اوصاف خواهش ما از آقایان موسوی و کروبی این است که نظر خود را برای وضعیتی که مجوز راهپیمایی ۲۲ خرداد صادر نشود، به صورت شفاف و قطعی بیان کنند. بی‌شک خسارت جانی و روانی دودستگی در شرکت در راهپیمایی به مراتب بیشتر از خسارت روانی لغو تجمع ۲۲ خرداد است، خسارتی که با ارائه راهکارهای اعتراضی دیگر و در بلندمدت کاملاً قابل جبران است. از طرف دیگر در صورتی که موسوی و کروبی به برگزاری تجمع ۲۲ خرداد، علیرغم عدم صدور مجوز معتقد باشند، بیان صریح عقیده شان، از بروز دودستگی در میان سبزها جلوگیری کرده و سبزها با تمام قدرت و توان خود، تلاش خواهند کرد که آن تجمع را به بهترین شکل برگزار کنند.




[۱] در پایان این دیدار مهدی کروبی و میرحسین موسوی نسبت به برگزاری راهپیمایی مردمی در روز ۲۲خرداد بر اساس اصل ۲۷ قانون اساسی و طبق ماده ۳۰ ، ۳۱ و ۳۲ آئین نامه اجرایی قانون احزاب، تاکید کردند و از همه گروه ها، تشکل ها و احزاب اصلاح طلب خواستند تا در خواستشان را در همین زمینه به وزارت کشور ارسال نمایند.

[۲] براساس گزارش کلمه، آقایان کروبی و موسوی با تاکید بر اهمیت حوادث مهمی که در دوره پس از انقلاب و پیش از آن در این ماه روی داده، در مورد وقایع روزهای ۲۲ خرداد (رای گیری در انتخابات)، ۲۵ خرداد (تظاهرات آرام تهران در اعتراض به نتیجه اعلام شده انتخابات) و 30 خرداد (آغاز برخورد خشونت آمیز با تظاهرات اعتراضی) تبادل نظر کردند. آنها همچنین افزودند روشن شدن تحولاتی که از ۲۲ خرداد سال گذشته آغاز شد "برای پیشرفت جنبش سبز و نشان دادن مسیر حق جویی و حق طلبی ملت بسیار مهم است."

[۳] موسوی و کروبی: «در صورت ندادن مجوز برای اطلاع رسانی و آگاهی بخشی با تنوع و تکثری که شبکه های اجتماعی دارند به صورت مسالمت آمیز جریان اطلاع رسانی صورت گیرد.»







ادامه مطلب

راهکارهای جمعی مبارزه با گشت ارشاد

تگها ، ، |۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه
در چند هفته اخیر، حاکمیت تبلیغات تازه ای را حول مساله «بدحجابی» و لزوم فعال شدن دوباره گشت ارشاد مطرح کرده است. به باور ما، ضروری است که جنبش سبز به عنوان جنبشی دموکراتیک که در پی احقاق حقوق فردی و اجتماعی شهروندان ایرانی است، واکنش مناسب و سنجیده ای به این قضیه نشان دهد.


لحظه پیروزی! مردم موفق به رها کردن دختری از چنگ گشت ارشاد شده اند.

هرچند در نگاه اول به نظر برسد که هدف اینگونه تبلیغات و تهاجم ها، “بدحجابان” هستند، اما کمی توجه نشان میدهد که همه شهروندان و حتی افرادی که به پوشش مدنظر سرکوبگران مقیدند، مخاطب چنین طرحهایی هستند. در واقع امر، رژیم با چنین طرحهایی میخواهد به تمام شهروندان -نه فقط بخش خاصی- نشان دهد که توانایی تعیین تکلیف برای همه امور زندگی و حتی پوشش افراد را هم دارد [1]. بدین گونه، رژیم با صرف هزینه محدود -برخورد با قشر موسوم به بدحجاب- به کل جامعه نشان میدهد که از قدرت مطلقی برخوردار است.
با این اوصاف، مقابله و مبارزه با گشت ارشاد، وظیفه تک تک شهروندانی است که به حق آزادی انتخاب پوشش و عدم صلاحیت حکومت برای دخالت در این مسئله، معتقدند.
در همین راستا و با توجه به اعتقادمان به اجتماعی بودن ماهیت سرکوب به بهانه بدحجابی، نوشته حاضر سعی دارد راهکارهایی جمعی برای مبارزه با گشت ارشاد، ارائه کند. اما ابتدا کمی درباره ماهیت خاص مسئله صحبت کنیم:

اهمیت عامل روانی در مبارزه با گشت ارشاد: با توجه به فراگیری «بدحجابی» و در واقع تنوع پوشش در سطح جامعه، حاکمیت تنها در صورتی در طرح سرکوبگرانه‌اش موفق می‌شود که علی رغم تعداد محدود ماموران گشت ارشاد، از طریق اعمال قدرت و ایجاد ترس، بتواند بر جامعه و به خصوص زنان تسلط روحی و روانی پیدا کند.

به همین دلیل مهمترین ابزار شهروندان در مبارزه با گشت ارشاد بالابردن اعتماد به نفس [2] خود در برابر مزاحمت های ماموران گشت ارشاد است. به عبارت دیگر، در صورتی که زنان و جامعه، آمادگی لازم برای مقابله با گشت ارشاد را پیدا کنند، با آسودگی بیشتری می‌توانند از حق انتخاب پوشش خود دفاع کنند. بی‌شک هر چه تعداد بیشتری از زنان از گشت ارشاد نهراسند و پوشش مورد پسند خود -البته در حد امکان- را داشته باشند، توان سرکوبگران در برخورد با مردم پایینتر می‌آید و هزینه های احتمالی هم بین تعداد بیشتری از مردم پخش خواهد شد. البته تمام اینها نیازمند راهکارها و تمهیداتی است که در ادامه به بخشی از آنها اشاره می‌کنیم؛ راهکارها و تمهیداتی که نیازمند همکاری و مشارکت و همبستگی همه و نه فقط زنان موسوم به «بدحجاب» است.

راهکارهای جمعی مبارزه با گشت ارشاد



الف: گفتگو در میان دوستان و خانواده برای افزایش اعتماد به نفس و آگاهی
با توجه به نقش بسيار سازنده اطلاع‌رساني، نقطه شروع مناسبي برای مبارزه با طرح گشت ارشاد می‌تواند باز كردن فضاي بحث درباره علل سياسی از سرگيری پروژه تكراری حجاب اجباری و همچنين گفتگو در باب نتيجه‌هاي سازنده مبارزه با آن باشد. هرچند فرد با دلیل و منشا این گونه روش های آمرانه آشنا باشد، باز هم باز كردن باب گفتگو بر سر این مساله و برجسته کردن آن، می تواند در بالابردن روحیه جمعی موثر باشد [3]. در همین راستا، نگارش و پخش اعلامیه ها و نوشته هایی افشاگر [4]، قطعا میتواند نقش مهمی داشته باشد.

ب: دیوارنویسی و اسکناس نویسی
دیوارنویسی و اسکناس نویسی درباره مبارزه با گشت ارشاد و تحقیر کارکرد حقارت بارش می تواند عاملی در بالا بردن روحیه اعتراضی مردم و سست‌کردن انگیزه‌های سرکوبگرانه گشت ارشاد باشد. باید توجه داشت که حتی نیروهای سرکوبگر گشت ارشاد نیز می توانند خشم مردم را در لابلای دیوارنویسی ها ببینند. شک نباید داشت که چنین دیوارنویسی ها و اسکناس نویسی هایی در پایان اثر تضعیف کننده خود را در روحیه سرکوبگران نشان خواهد داد. برای مثال میتوان به موارد زیر اشاره کرد.

پدر! مادر! فرزندانتان را در مقابل گشت ارشاد حمایت کنید.
گشت ارشاد، پلیس هیز
پوشش اختیاری، حق زن ایرانی
گشت ارشاد، دشمن آزادی

ج: تهیه گزارش نوشتاری و تصویری از برخوردهای پیش آمده میان مردم و گشت ارشاد
بیشک، گزارشنویسی و ثبت داده ها و تجارب موفق و ناموفق، نقش اصلی را در اصلاح و بهبود روشها و راهکارهای مبارزه با گشت ارشاد، دارد. ضروری است به طور مدام نحوه عملکرد ماموران و تغییرات احتمالی آن ثبت شده و در مقابل، با بررسی شیوه های دفاعی ای که مردم -چه فردی که مورد تهاجم گشت ارشاد قرار گرفته و چه مردم پیرامونی- اتخاذ کرده اند، راهکارهای بهتری پبدا کرد [5]. با توجه به تجارب پربهای جنبش سبز، نقش افشاگر فیلمهایی که از خشونت و رفتار غیرانسانی گشت ارشاد گرفته می‌شود، نیازی به توضیح بیشتر ندارد.

د: راهکارهای پیشنهادی در مواقع برخورد گشت ارشاد با دختران و زنان
به دلیل زیاد بودن جمعیتی که «بد حجاب» خوانده می‌شود و همچنین ترس گشت ارشاد از ایجاد تجمع توسط مردم، بهترین کاری که در هنگام گرفتار آمدن کسی می توان برایش انجام داد، این است که دور فرد گرفتارشده و گشت ارشاد جمع شد. در این صورت می توان گشت ارشاد را به پرسش گرفت، با پادرمیانی بزرگترها وضعیت احساسی به وجود آورد و یا حتی با پرسیدن سوال‌هایی مانند “مگر چکار کرده؟”، “بنا به کدوم قانون؟”، “مگر کسی رو اذیت کرده؟”، هم جمعیت بیشتری را متوجه گرفتار آمدن شهروندی کرد و هم با به چالش گرفتن ماموران آنها را زیر فشار احساسی گذاشت تا فرد گرفتارشده را آزاد کنند.

باید توجه داشت که ماموران نیز بالاخره انسانی هستند دارای احساسات و چه بسا که بسیاری نیز صرفن به خاطر شغل خود مجبور به وارد شدن به چنین اموری می شوند. بنابراین کاملن امکان‌پذیر است که تحت فشار خواهش های افراد بزرگتر و جمعی مصر قرار بگیرند. از سوی دیگر و با توجه به شرایط چند وقت اخیر، طبیعی است که ماموران علاقه ای نداشته باشند به خاطر مساله کوچکی که می تواند به راحتی نادیده گرفته شود، بلوا و تجمعی برپا شود؛ چه هر تجمع کوچکی نیز در این روزها پتانسیل تبدیل شدن به یک حرکت سیاسی اعتراض آمیز را نیز دارد [6]. به همین دلیل احتمال زیادی وجود دارد که تسلیم فشارها و درخواستهای جمع پیرامونشان شوند و فرد گرفتار آمده را ولو با نهیب کلامی، آزاد کنند.

در همین راستا، به طور جداگانه نقش فرد گرفتار شده و جمعیت پیرامونی در زیر فشار گذاشتن ماموران گشت ارشاد را بررسی می کنیم.

د – ۱: استراتژی خرید وقت توسط فرد گرفتار شده در مواجه با گشت ارشاد
چه مردم در اطراف فرد گرفتار شده حضور داشته باشند و چه نداشته باشند، سیاست فرد گرفتار شده در ابتدا باید اتلاف وقت در سوار شدن به ماشین گشت ارشاد باشد. به عنوان مهمترین عامل بنیادی، اعتماد به نفس خود را حفظ کنید و نخست شروع به چانه‌زدن با مامور گشت ارشاد کنید. شما می توانید با جواب های منطقی خود اولن بر اضطراب ماموری که در کار خود عجله دارد بیفزایید و دوم آنکه با خرید وقت، شانس جمع شدن مردم دور خود را افزایش دهید. از سوال ها و القائات غیر منطقی ماموران نهراسید. جواب آنها را مودبانه ولی با اعتماد بنفس بدهید. لزومی هم ندارد جواب های شما منطقی باشد. مهم خریدن وقت و پاسخ دادن به ماموران است. برای مثال به پرسش و پاسخ های زیرتوجه کنید:

مامور: آیا درسته در یک مملکته اسلامی این جور لباس ب‍پوشید؟
شما: مگه مالزی کشور اسلامی نیست؟ اونجا همه آزادند هر جور دلشون بخواد بپوشند.


مامور: آیا لباس شما به نظر خودتون مناسبه؟
شما: بله. لباسی است که از فروشگاه های خودتون خریده ام.
شما: چرا مناسب نیست؟ همه این جور می گردند.


مامور: آیا لباس شما با عرف جامعه ما می خونه؟
شما: چرا نمی خونه؟ عرف جامعه همینه. همه الان این جور می پوشند. می خواین همه رو بگیرید؟
شما: بله. مگه چند نفر مثل شما چادر می پوشند؟
شما: چرا به من گیر دادین؟ این همه آدم دارند این جوری می گردند.


اگر دیدید مردم دور شما جمع شده اند، سعی کنید آنها را دعوت به پادرمیانی کنید و ایفای نقش اصلی و فعال را در حد امکان به آنها بسپرید. اما اگر سیاست اتلاف وقت کارگر نیفتاد، شروع به داد و بیداد و فریاد کنید و از سوار شدن داوطلبانه به ماشین گشت ارشاد خودداری کنید. تمام تلاش خود را به کار بگیرید تا هم انرژی و هم وقت ماموران را بگیرید. یادتان باشد تجربه‌ای که از این راه بدست می‌آورید، برای دفعات بعد نیز به کارتان خواهد آمد. پس تمام تلاشتان را در به کارگیری درست این روش در مواجهه با ماموران بکنید.

د– ۲: سیاست محاصره و در موضع ضعف قرار دادن گشت ارشاد توسط حلقه مردم
همان طور که توضیح داده شد در هنگام ایجاد مزاحمت گشت ارشاد برای شهروندان بهترین کار جمع شدن مردم پیرامون آنهاست. مردم حلقه زننده باید با پرسش های گوناگون ماموران را مخاطب قرار دهند تا ماموران برای آزاد کردن فرد گرفتار آمده تحت فشار قرار گیرند. دو رویکرد مختلف ولی همزمان در این بین می توان داشت:

پرسش‌های مسالمت‌جویانه: شما بزرگی کنید؛ این دفعه رو ببخشیدش؛ می ره خونه لباسش رو درست می کنه؛ اشتباه کرده، جوونه . . .

پرسش‌های تهاجمی:
مگه چکار کرده؟ (آیا کسی را اذیت کرده است؟ دزدی که نکرده است. کسی را کشته است؟ مال مردم را که نخورده است. کسی را زده است؟ به کسی تهمت زده است؟ برای کسی مزاحمت ایجاد کرده است؟)
حالا همه مشكلات كشور حل شده فقط لباس دخترها مونده؟ (چرا نمی رید دزد ها رو بگیرید؟ زورتون فقط به جوون ها می رسه؟ مگه دیگه کار و زندگی ندارید؟)
مگه لباس تابستونی پوشیدن جرمه؟ (اشاره به گرمی هوا و نیاز طبیعی انسان برای کمتر پوشیدن در تابستان. مگه لباسش چه مشکلی داره؟ کی اصلن گفته این لباس مشکل داره؟ کجای لباسش مشکل داره؟)
شما چکار به لباس مردم دارید؟ (براچی مردم رو دید می زنید؟ اصلن این که لباسش کامله و پوشیده است. شما براچی به این گیر داده اید؟)
باید توجه داشت که افراد مختلف باید همزمان هر دو نوع پرسش های بالا و یا مشابه آن را چنان از ماموران بپرسند که آنها از بیم ایجاد درگیری فرد گرفتار شده را آزاد کنند. روشن است که فرد گرفتار شده نیز در صورت مشاهده حمایت مردم، روحیه خود را باز می یابد و همزمان با جمعیت شروع به واکنش مخالفت آمیز با ماموران خواهد کرد.


مطمئناً راهکارهای فوق نیازمند بازبینی و بررسی بیشتر هستند. هدف ما هم از این نوشته، باز کردن باب بحث و شنیدن تجارب و نظرات همه دوستان بوده است. امیدوارم با هم اندیشی بتوانیم به راهکارهایی پخته تر و کاراتر دست پیدا کنیم.
به امید مبارزه و پیروزی جمعی


[1] خصلت سیاسی و همگانی مسئله حجاب برای سرکوبگران به خوبی در صحبت احمد خاتمی در نماز جمعه روشن میشود: به بازيگران ابتذال و مباشران بدحجابي و حاميان آن مي‌گويم ملت همان‌طور كه جريان فتنه سياسي را به عقب راند، با همان قدرت و قاطعيت در مقابل جريان بدحجابي كه يادگار رضاخان قلدر است خواهد ايستاد. “
بازیگران ابتذال و مباشران بدحجابی و حامیان آن در واقع همه کسانی هستند که به حق انتخاب پوشش و عدم صلاحیت دولت برای دخالت در این مسئله معتقدند.

[2] در گزارشی که خود سرکوبگران تهیه کرده اند، شاهد پاسخهای محکم و از موضع بالای دختران هستیم، پاسخهایی چون هر طور بخواهم میپوشم یا اشاره به این واقعیت که برخلاف تبلیغات حکومت، عرف مشکلی با پوشش دختر مورد سوال ندارد
تاثیر مثبت چنین برخورد محکمی نیازی به توضیح ندارد.

[3] چند نوشته و تحلیل خوب در زمینه حجاب اجباری
[4] برای مثال میتوان به این خبرنامه ویژه گشت ارشاد اشاره کرد.

[5] به عنوان مثال میتوان به این گزارش و این فیلم اشاره کرد. همانطوری که در فیلم مشهود است، فریادهای ولش کن عابران و بوقهای ممتد ماشینهای در حال گذر کاملن فضا را به نفع مردم و علیه گشت ارشاد تغییر میدهد. در همین رابطه این گزارش را هم ببنید.

[6] این مسئله جالب توجه است که در اسفند 1386 و پیش از شروع جنبش اعتراضی سبز، در میدان صادقیه، درگیری مردم با گشت ارشاد منجر به تجمعی اعتراضی شد که در آن شعارهایی مثل حکومت اسلامی نمیخوایم نمیخوایم سر داده شد. اینجا میتوانید گزارشها و فیلمهایی از این اعتراض مردمی ببینید.









ادامه مطلب

مبارزه با «گشت ارشاد»؛ دفاع از حق انتخاب آزاد پوشش و عاملی برای همبستگی جنبش سبز

تگها ، ، |۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

تجمع 22 خرداد 1384، فعالین زنان


در این نوشته به لزوم مبارزه با گشت ارشاد به عنوان راهکاری عملی و موثر در پیشبرد اهداف جنبش سبز خواهیم پرداخت. ابتدا جایگاه چنین مبارزه ای را در میان راهکارهای پیش روی جنبش بررسی می‌کنیم.

الف: چکیده‌ای از راهکارهای پ‍یش روی جنبش سبز
همان‌طور که پیشتر نیز توضیح دادیم حمایت و اقدام برای ایجاد تشکل‌های دموکراتیک مدنی و صنفی در ماه‌های پیش روی می تواند راهکاری بسیار سودمند و موثر در جنبش سبز برای افزایش همبستگی و آگاهی مردمی باشد که در نهایت راه را برای اعتصابات سراسری باز خواهد کرد. با این حال به نظر می رسد ایجاد چنین تشکل هایی، به عنوان آغازگر راه، به دلایل گوناگون[1] در جامعه امروز ایران با مشکل مواجه است.
از طرف دیگر چنانچه نشان خواهیم داد مبارزه با گشت ارشاد که از جهتی حرکتی آزادی خواهانه کوچک و محدود است، می تواند راهگشای راهکارهایی گردد که پ‍یشتر گفته شد. به عبارت دیگر، اقدام برای مبارزه با گشت ارشاد که کاری همراستا با اهداف جنبش سبز است بنا به دلایلی که در پ‍ی خواهد آمد توانایی ایجاد انگیزه در مردم برای کارهای آتی را دارد.
در ادامه به بررسی دلایل سیاسی حجاب اجباری و همچنین فایده های مبارزه با گشت ارشاد به عنوان بازوی سرکوبگران در اجرای حجاب اجباری می پردازیم.

ب: حجاب اجباری؛ نماد سلطه کامل حکومت بر مردم
ساز مخالف به درستی اشاره کرده است که حکومت ایران دروقت قدرت‌نمایی و به قصد نشان دادن سلطه تمام عیار خود بر مردم هر از چند گاهی متوسل به حربه حجاب اجباری می شود. جالب آنجاست که همین اجبار به داشتن حجاب در مواقعی که حکومت تحت فشار بوده است کمرنگ و گاه به کلی فراموش شده است. چند هفته اخیر هم باز شاهد تبلیغات و تحرکات دوباره حکومت در این زمینه بوده ایم، تا جایی که خامنه ای هم به این مسئله اشاره کرد. اما خوشبختانه، در آن سوی مردم، مردم هم همیشه نسبت با این مساله حساس بوده اند و واکنش نشان داده اند؛ در واقع واکنش به سلطه طلبی سرکوبگران. به یاد داشته باشیم که فعالیت چند سال گذشته گشت ارشاد موجب واکنشهای اعتراضی و حتی تجمعاتی شد. برای مثال اینجا و اینجا می‌توانید فیلم و گزارشات مهمترین این اعتراضات را که در اسفند سال 86 در میدان صادقیه اتفاق افتاد، ببینید.

ج- ۱: مبارزه با گشت ارشاد، مبارزه برای حق انتخاب پوشش
بی‌شک اولین کارکرد مبارزه با گشت ارشاد به عنوان بازوی اجرا کننده حجاب اجباری، تقویت رویکرد آزادی‌خواهانه و عدالت جویانه در جنبش است. در این روزها کمتر کسی یافت می شود که خواستار حق انتخاب آزاد پوشش و لباس خود نباشد. بنابراین هر کوششی در راه مقابله با گشت ارشاد را می توان دفاع آزادی‌خواهانه فرد از خود برای داشتن حق انتخاب آزاد لباس و پوشش دانست.

ج - 2: مبارزه با گشت ارشاد، راهی برای همبستگی همه اقشار جنبش سبز با یکدیگر
اما نتیجه مهمتر از چنین مبارزه‌ای همان نقش آن مبارزه به عنوان عاملی موثر در همراهی قشرهای مختلف مردم با خود است. در واقع به علت فراگیر بودم مساله حجاب در زندگی مردم جامعه و درگیر بودن همه رده های سنی با آن به راحتی می توان انتظار داشت که جوانان، میانسالان و پیران، از زن و مرد، به صورت طبیعی درگیر مبارزه با گشت ارشاد شوند و چون هدف یکسانی را پیگیری می کنند خواه ناخواه این مبارزه باعث همبستگی خوبی بین آنها خواهد شد.
مبارزه با گشت ارشاد از یک سو و در حمایت از حق زنان، یک کار انسانی است و از دیگر سو مطابق با انگیزه های آزادی خواهانه در جنبش سبز. به این ترتیب می توان انتظار داشت در مبارزه فراگیری که انگیزه ها و همچنین تجربیات آن از پیش نیز وجود دارد -برای مثال اینجا و اینجا- همبستگی ملیی از زنان و مردان در رده های مختلف سنی شکل بگیرد. این همبستگی ملی می تواند بهترین نقطه شروع برای راهکارهای عمده دیگری باشد که پیشتر بیان گردید.

د: چگونه باید مبارزه با گشت ارشاد را آغاز کرد؟
باز کردن فضای گفتگو درباره علت سیاسی از سرگیری پروژه تکراری حجاب اجباری از سوی سرکوبگران و همچنین نتیجه های سودبخش مبارزه با گشت ارشاد می تواند نقطه شروع مناسبی برای این کار باشد.
همچنین دیوارنویسی و شعارنویسی های مرتبط با این موضوع می تواند به عنوان راهی عملی و هشدار دهنده زمینه های روانی اقدامات عملی جدی تر در مقابله با گشت های ارشاد و سرکوبگران را ایجاد کند. در همین راستا، کمترین کاری که در مواجه گشت ارشاد می توان انجام داد محاصره آنان توسط مردم و ایجاد ازدحام پیرامون آنان است. جمع شدن مردم و به چالش گرفتن گشت ارشاد با فریاد و سوال، گذشته از روحیه دادن به فرد گرفتار شده، در کاهش اعتماد به نفس گشت ارشاد نیز بسیار موثر است.
در آینده به صورت مستقل به این بحث خواهیم پرداخت.

نتیجه گیری: مبارزه با گشت ارشاد گرچه نسبت به اهدافی دیگر جنبش ممکن است کوچک و بی اهمیت به نظر برسد ولی به عنوان راهکاری که هم همراستا با اهداف جنبش سبز است و هم توانایی ایجاد همبستگی بزرگی را در بین مردم دارد، در عمل از اهمیت به سزایی برخوردار است. گفتگو پیرامون این موضوع، دیوارنوسی و شعارنویسی و به چالش گرفتن گشت ارشاد در هنگام مزاحمت برای مردم از راه های ابتدایی هستند که می توانند آغازگر این مبارزه باشند.


[1] اولین مشکل این است که مردم، متاسفانه و به صورت کلی، مشکل دیگران را مشکل خود نمی‌دانند. همین مشکل به صورت خاص باعث شده است که عده زیادی در شرایط امروز ایران مساله معلم‌ها و کارگرها برایشان خیلی مهم نباشد یا اینکه اصلن به اهمیت آن پی نبرده اند و آن طور که باید برای آن فعالیت نکنند. همچنین از نگاهی، کار اصلی هم در این زمینه بر عهده خود کارگرها و معلم ها می باشد و مردم عادی کار خیلی خاصی شاید نتوانند برای آنها انجام دهند.





ادامه مطلب

برای دفاع از آزادی و حرمت انسانی خواهرانمان، چه لزومی دارد تا تجمع 22 خرداد صبر کنیم؟


همین فردا با حمایت از خواهرانمان در مقابل مزاحمتهای گشت ارشاد، جنبش سبز را به پیش ببریم.





پ.ن ۱ :عکس اول مربوط به تجمع 13 آبان سال گذشته سبزها و دوم مربوط به برخورد چند سال پیش گشت ارشاد است. همانطور که مشخص است در هر دو مورد، خواهرانمان مورد ضرب و شتم وحشیانه ماموران قرار گرفتند.

پ.ن ۲: منظور درگیر شدن با گشتهای ارشاد نیست. جمع شدن، حرف زدن با ماموران، هو کشیدن و هر کاری که شرایط ایجاب کند، میتواند مفید باشد. به زودی در این مورد بیشتر خواهیم نوشت.


ادامه مطلب